مایکروسافت ابتدای ماه جاری میلادی اعلام کرد که فناوری اختصاصی خود را برای مرورگرهای وب کنار خواهد گذاشت. ردموندیها قصد دارند برای توسعهی نسخهی بعدی مرورگر خود، از موتور رندر کرومیوم استفاده کنند و بهنوعی یک کپی از گوگل کروم بسازند. خبر فوق، نمادی از تسلیم شدن مایکروسافت پس از دههها نبرد در میدان مرورگرها بود.
جو بلفیوره، یکی از معاونان گروه ویندوز مایکروسافت، ابتدای ماه جاری میلادی در پستی وبلاگی نوشت:
ما قصد داریم تا از پروژهی متنباز کرومیوم برای ایجاد سازگاری بیشتر برای مشتریانمان استفاده کنیم. بهعلاوه، دردسرهای توسعهدهندگان وب هم برای هماهنگ و سازگار کردن محصولاتشان، کاهش خواهد یافت.
اگرچه بلفیوره، خبر از رویآوردن به جامعهی متنباز را رسانهای کرد؛ اما اشارهای به خلاصهی تاریخچهی ردموندیها از ابتدای قرن ۲۱ در نبرد مرورگرها نداشت. در آن زمان مایکروسافت پس از شکست دادن نتاسکیپ، ۹۰ درصد از بازار مرورگرها را در اختیار داشت.
سقوط مایکروسافت در بازار مرورگرها، اگرچه زمان زیادی برد اما اجتنابناپذیر بود. همانطور که خود مدیران نیز به آن اذعان کردند، اشتباهاتی در این مسیر رخ داد که در ادامهی مقاله، به ۶ مورد از مهمترین آنها میپردازیم.
گوگل از زمان عرضهی مرورگر خود در سال ۲۰۰۸، هر ۶ تا ۸ هفته آن را بهروز میکرد. موزیلا نیز سرعت ۶ هفتهای را از ابتدای سال ۲۰۱۱ برای فایرفاکس در پیش گرفت. دراینمیان، مایکروسافت در روند کند بهروزرسانی قبلی خود گرفتار شده بود.
اینترنت اکسپلورر، قابلیتهای جدید را در هر بهروزرسانی اصلی خود دریافت میکرد. برخی از این بهروزرسانیها مانند نسخهی ۵ به ۶، حدود پنج سال زمان نیاز داشت. کمترین دوران بهروزرسانی این مرورگر نیز از نسخهی ۱۰ به ۱۱ بود که حدود یکسال زمان برد. بهطور خلاصه، در طول ۱۰ سالی که از زمان عرضهی کروم میگذرد، این مرورگر ۷۰بار بهروزرسانی دریافت کرد و IE تنها ۴بار بهروز شد.
حتی مرورگر اج که مایکروسافت با عنوان مرورگر مدرن خود معرفی کرد، با سرعتی بسیار پایین پیشرفت میکرد. اج در بهترین حالت و سریعترین بهروزرسانی، قابلیتهای جدید را هر ۶ ماه یکبار دریافت میکرد. اگرچه سرعت بهروزرسانی اج نسبت به اینترنت اکسپلورر یک پیشرفت فوقالعاده محسوب میشد، اما نسبتبه رقبایی همچون کروم و فایرفاکس، یک فاجعه بود.
پس از مدتی، اخباری منتشر شد که مایکروسافت، بهروزرسانی اج را با ویندوز ۱۰ هماهنگ خواهد کرد تا مرورگر نیز با سرعت بیشتری بهروز شود. بههرحال آن برنامه هم اجرا نشد و بهروزرسانی اج، سرعت مناسب را نداشت.
مایکروسافت در نسخهی ۱۱ اینترنت اکسپلورر اعلام کرد که توسعهی این مرورگر را پایان خواهد داد. نسخهی ۱۱، همان نسخهای بود که با ویندز ۱۰ عرضه شد. از زمان عرضهی ویندوز ۱۰ در میانهی سال ۲۰۱۵، اینترنت اکسپلورر نیز بهروزرسانیهای متعدد امنیتی دریافت میکرد. البته، هیچگاه خبری از قابلیتهای جدید در مرورگر نبود. درواقع ردموندیها بهجای پرداختن به مرورگر قدیمی، تمام نیروی خود را برای توسعهی محصول جدید یعنی اج، بسیج کرده بودند.
تغییر مسیر ناگهانی و شدید مایکروسافت، به این معنی بود که آنها تقریبا همهی مشتریهای قدیمی خود را رها کردهاند. در شروع سال ۲۰۱۶، حدود ۸۹ درصد از کامپیوترهای شخصی از انواع سیستمعامل ویندوز شامل XP، ویستا، ۷، ۸ یا ۸.۱ استفاده میکردند. درواقع از هر ۱۰ دستگاه کامپیوتر، تعداد ۹ دستگاه ویندوزی بودند و با مرورگری روبهموت بهنام IE سروکار داشتند.
با قرار گرفتن اینترنت الکسپلورر در موقعیت توقف و بهروزرسانی سالانه هفت یا هشتبارهی کروم و فایرفاکس، کاملا قابل پیشبینی بود که کاربران از IE به مرورگری تازهتر و جدیدتر کوچ کنند.
تصمیم مایکروسافت بر ارائهی اج تنها در ویندوز ۱۰، نوعی غرور سازمانی محسوب میشد. آنها قصد داشتند دورانی تازه در بخش مرورگرهای خود ایجاد کنند و بههمین دلیل، خط مرزی بین محصول قدیمی و جدید کشیدند. ردموندیها بهروشنی انتظار داشتند که کاربران، با سرعت و گسترهی بسیار بالا، به ویندوز ۱۰ مهاجرت کنند.
بهترین توضیح برای انتظار و برنامهریزی مایکروسافت در ارتباط با نفوذ و گسترش ویندوز ۱۰، ارائهی رایگان آن بهمدت ۱۲ ماه بود. دلیل اصلی این بخشش ردموندیها نیز، برنامهی آنها برای رسیدن به یک میلیارد نصب فعال ویندوز ۱۰ در مدت دو تا سه سال پس از عرضه بود.
مایکروسافت، امید زیادی به اج داشت. آنها ابتدا انتظار داشتند که در بازار ۱.۵میلیاردی کامپیوترهای شخصی، یک میلیارد ویندوز ۱۰ داشته باشند. سپس، امیدواری آنها به این ایده بود که مرورگر پیشفرض در سیستمعامل، پیروز خواهد بود؛ ایدهای که امروز بهنوعی منسوخ شده است. درنهایت آنها امیدوار بودند که شکستهای پیاپی IE، با رشد سریع اج جبران خواهد شد؛ امیدی که هیچگاه به حقیقت نپیوست.
روشهای مایکروسافت برای پیشفرض نگهداشتن مرورگر اج در ویندوز ۱۰، تهاجمی و گاهی ضد علایق کاربران بود. در نسخههای اولیه، جابهجایی اج با مرورگری دیگر بهعنوان مرورگر پیشفرض، بسیار دشوار بود. بههرحال، استراتژیهای تهاجمی هم موفق نبودند و تنها یکسوم از کاربران ویندوز ۱۰، از مرورگر اج استفاده میکردند. تا ماه نوامبر سال جاری میلادی، این رقم به ۱۱ درصد رسید که یک سقوط تاریخی برای مرورگر پیشفرض محسوب میشود.
بخشی از عدم استقبال کاربران از اج، بهخاطر جاذبهی بالای کروم بود. مرورگر گوگل در سال ۲۰۱۵ حدود یکسوم از کاربران وب را به پلتفرم خود جذب کرده بود و از آن زمان نیز، آمار روبهرشدی داشت. بهعلاوه، شکستهای خود اج نیز در طرد شدنش از سوی کاربران بیتأثیر نبود. یکی از دلایل اصلی شکستهای اج، قابلیتهای محدود آن بود؛ بهعنوان مثال، مرورگر ردموندیها در ابتدا از هیچ نوع افزونهای پشتیبانی نمیکرد.
مایکروسافت با اعلام مهاجرت از موتور رندر EdgeHTML به Blink (محصول پروژهی متنبار کرومیوم که زیربنای مرورگر کروم است)، شکستهای بزرگتری را به خود تحمیل کرد. اعلام آنها مبنی بر افزایش سازگاری اج پس از بهکارگیری کرومیوم، همان اعتراف به شکست رسمی محسوب میشود.
موتور رندر EdgeHTML بهخاطر روند کند بهروزرسانی، هیچگاه توانایی بالایی در رقابت با دیگران نداشت. در بهترین حالت، موتور رندر ردموندیها در سرعت بازکردن صفحات وب، عقبتر از کروم قرار میگرفت. با توسعهی پایگاه کاربران کروم، توسعهدهندهها بیشازپیش محصولات خود را برای مرور بهتر در موتور کرومیوم بهینهسازی میکردند. چنین روندی، در ابتدای قرن ۲۱ به شکلی دیگر رخ میداد. در آن زمان، توسعهدهندهها، وبسایتهای خود را برای هماهنگی هرچه بیشتر با IE6 توسعه میدادند.
اج، اعتبار خوبی در ارتباط با بارگذاری مناسب صفحات وب نداشت. بههرحال، شاید کوچ به موتور کرومیوم، این چالش را برای ردموندیها حل کند.
همانطور که قبلا گفتیم، اشتباهات مایکروسافت به دوران پیش از اج باز میگردد. آنها یک سال پیش از عرضهی ویندوز ۱۰، شوک بزرگی به کاربران مرورگرهای خود وارد کرده و بهنوعی آن بخش را رها کردند.
در اوت سال ۲۰۱۴، مایکروسافت اعلام کرد که پشتیبانی از اینترنت اکسپلورر را پایان خواهد داد تا کاربران، به مرورگری سازگار با سیستمعامل جدید خود مهاجرت کنند. چنین خبری، بهمعنای حذف یکسال پشتیبانی IE7، چهارسال پشتیبانی IE8 و IE9 و هفتسال پشتیبانی باقیماندهی IE10 بود. طبق خبر اعلامشده، از آن پس فقط IE11 پشتیبانی شرکتی را دریافت میکرد.
بیانیه و قانونی که مایکروسافت منتشر کرد، نوعی بدعت در صنعت مرورگرها محسوب میشد. تا آن زمان هیچ توسعهدهندهی مرورگری پیش از پایان دوران پشتیبانی از محصولش، از کاربران انتظار مهاجرت به نسخههای جدید نداشت.
مایکروسافت، انتظار افزایش ناگهانی کاربران IE11 را میکشید اما بهسرعت ناامید شد. وقتی بیانیهی شرکت در ژانویهی سال ۲۰۱۶ بهصورت نهایی اجرا شد، کاهش شدیدی در آمار کاربران رخ داد. در سال ۲۰۱۶، سهم مایکروسافت از بازار مرورگرها حدودا نصف شد. دراینمیان، نسخهی ۱۱ اینترنت اکسپلورر نیز بهجای افزایش کاربران، با کاهش ۳۰ درصدی آنها در ۹ ماه اول روبهرو بود.
اگرچه نمیتوان تاریخ را در صورت رخ دادن اتفاقات دیگر پیشبینی کرد، اما اجبار کاربران مبنی بر مهاجرت از نسخههای قدیمی، با کاهش آنها بیارتباط نبود. البته کسی نمیداند اگر چنین اجباری هم وجود نداشت، چه آیندهای در انتظار اینترنت اکسپلورر بود.
بههرحال اجبار کاربران اینترنت اکسپلورر به تغییر مرورگر، موجب شد تا اکثر آنها به کروم مهاجرت کنند. درواقع آنها بهجای تغییر نسخهی IE یا تغییر ویندوز، استفاده از مرورگر رقیب را انتخاب کردند.
طبق آخرین آمار، کروم در بخش مرورگرهای موبایل، همهی رقبا را شکست داده است. براساس گزارش منتشرشده از سوی شرکت تحلیلی NET Applications، میزان ۶۲درصد از کاربران مرورگرهای موبایلی، از مرورگر گوگل استفاده میکنند. سافاری اپل بهلطف آیفون و آیپد ۲۹درصد از بازار را در اختیار دارد و سومین مقام با کمتر از ۲درصد، به فایرفاکس میرسد.
مایکروسافت در بازار مرورگرهای موبایلی، مقدار بسیار ناچیز ششدهم درصد سهم دارد. عددی بسیار کوچک که بهاندازهی رقم گرد کردن سهم کروم است.
البته، آمارهای بالا کاملا طبیعی هستند. نسخهی دسکتاپ کروم، از محبوبیت و قابلیت چند پلتفرمی نسخهی موبایل آن بهره میبرد. در بخش موبایل، کاربران اندروید برای استفاده از پلی استور باید کروم را نیز بهصورت پیشفرض نصب کنند. سافاری هم اگر مرورگر پیشفرض iOS نبود، در بخش دسکتاپ آنچنان محبوبیت نداشت.
بههرحال، مایکروسافت در نفوذ به پلتفرم موبایل موفق نبود. بههمین دلیل، نسخهی دسکتاپ مرورگر آنها نیز هیچ پشتیبانی و کمک خاصی از بخش موبایل دریافت نمیکرد. البته ردموندیها پس از خسارتهای میلیارددلاری از بحران نوکیا، تقریبا بهطور کامل از دنیای موبایل خارج شدند و در حوزههای تبلت و دستگاههای هیبریدی تمرکز کردند.
اگر گذشته برای مایکروسافت و بازار موبایل آن متفاوت بود، میشد انتظار آیندهای بهتر را برای اج داشت. اگر سهم ترکیبی موبایل و دسکتاپ مرورگر اج بیشتر بود، توسعهدهندهها نیز مجبور به هماهنگی بیشتر با آن میشدند و زمانی، مرورگر مایکروسافت به یک محصول مستقل و کاربردی تبدیل میشد.
فیسبوک و دنیای ارز دیجیتال سال خوبی را پشتسر نگذاشتند. هر دوی آنها با شکستهای متعددی روبهرو شدند و امسال را میتوان یکی از بدترین سالهای تاریخ آنها نام گذاشت. آیا ترکیب این دو بازیگر مهم دنیای فناوری، به بهبود روند هر دوی آنها کمک خواهد کرد؟ ظاهرا فیسبوک چنین تصوری دارد.
غول شبکههای اجتماعی جهان، ابتدای سال جاری میلادی بهصورت مخفیانه بخشی اختصاصی را برای تحقیق در حوزهی بلاک چین تأسیس کرد. مدیریت این بخش بر عهدهی دیوید مارکوس، مدیر پیشین پیپال است. در ابتدای ماه جاری میلادی نیز خبر توسعهی ارز پایدار توسط فیسبوک منتشر شد. ارز پایدار فیسبوک، با هدف آسانسازی تبادل پول در اپلیکیشن واتساپ آماده خواهد شد. دربارهی ارز پایدار باید بدانید نوعی از ارز دیجیتال است که قیمت آن عموما وابستهبه ارزش دلار آمریکا محاسبه میشود.
علاقهمندان به حوزهی ارز دیجیتال اعتقاد دارند ترکیب این فناوری جدید با غول پیامرسانی همچون واتساپ، همان نقطهی حیاتی در افزایش شهرت و کارایی ارزها خواهد بود. البته، این تصور روی دیگری هم دارد. درواقع سابقهی نهچندان روشن فیسبوک در سال ۲۰۱۸، میتواند بیش از سود، به دنیای ارز رمزنگاریشده، خسارت وارد کند.
پس از رسوایی بزرگ کمبریج آنالیتیکا در ابتدای سال ۲۰۱۸، اعتبار فیسبوک روندی نزولی طی کرد. طبق آمار منتشرشده، اعتماد کاربران به این برند افتی ۶۶ درصدی داشت. پس از رسانهای شدن جریان کمبریج آنالاتیکا و پاسخگویی زاکربرگ در کنگره، روند کاهش تمایل به فیسبوک ادامه داشت. مرکز تحقیقاتی Pew در گزارش ماه ژوئن خود اعلام کرد ۴۲ درصد از کاربران فیسبوک، فعالیت و درگیری روزانهی خود را در این پلتفرم کاهش دادهاند.
سال ۲۰۱۸، درس بزرگی برای دنیای فناوری داشت. بازیگران صنعت فهمیدند که کاربران برخلاف گذشته، به حریم خصوصی و دادههای شخصی خود اهمیت میدهند. اهمیت دادن کاربران نیز با انتخاب برندهای مورد استفاده مشخص میشود.
بههرحال باتوجهبه محکوم شدن پلتفرم فیسبوک از طرف کاربران، نمیتوان امید زیادی به مفید بودن این شرکت در افزایش کاربرد ارز دیجیتال داشت. بهعلاوه، احتمالا مدیران و افراد تأثیرگذار در فیسبوک نیز ایدهی خاصی دربارهی چگونگی ورود به آن بازار ندارند.
دنیای ارز دیجیتال، چگونه میتواند به برند کنونی فیسبوک بهعنوان یک متحد اعتماد کند؟ آن هم در وضعیتی که مخاطبان هدف صنعت، بهمرور در حال ترک فیسبوک هستند. درواقع، سیستم پرداخت مورد نظر فیسبوک، برای کابرانی طراحی میشود که شاید دیگر اعتماد گذشته را به آن برند پیدا نکنند.
انتخاب واتساپ بهعنوان پلتفرم اصلی پشتیبان ارز دیجیتال، بهمعنای دسترسی به پایگاه مشتریان آماده است. شاید این اپلیکیشن پیامرسان در برخی از نقاط جهان شناختهشده نباشد، اما آمار بالای کاربران آن و همچنین حجم پیامهای مبادلهشده، نشان از محبوبیت در اکثر مناطق دارد. درواقع، واتساپ با وجود آنکه نمیتواند فیسبوک را از لحاظ تعداد کاربران فعال ماهانه پشتسر بگذارد، مانند یک معدن طلا برای این شرکت و یکی از ارزشمندترین خریدهای آنها است.
بههرحال، دسترسی به کاربران بیشمار واتساپ از سوی فیسبوک، بهمعنای تبدیل شدن سریع آنها به بزرگترین سیستم پرداخت نقطه به نقطه خواهد بود. چنین نتیجهای در بحث اخبار هم پیش آمد و اکنون، حدود ۴۳ درصد از آمریکاییها برخی از اخبار مورد نیاز خود را از فیسبوک دنبال میکنند.
بهطور کلی، نوسان موجود در ارزهای دیجیتال، مانع از بهکارگیری آنها بهعنوان ابزاری برای پرداختهای روزمره شده است. بهاعتقاد برخی کارشناسان مالی، ارزهای پایدار، بهترین ابزار برای رسیدن به آن هدف، ارز پایدار یا Stablecoin است. ارزهای پایدار عموما با یک پول سنتی و مشهور گره خوردهاند و نمونههای کنونی، عموما با دلار آمریکا ارتباط دارند.
ارزهای پایدار، برخلاف دیگر بازیگران دنیای ارز دیجیتال، در سال گذشته روند خوبی را پشتسر گذاشتند. این ارزها، بهطور کلی برای حل چالش نوسان ارزهای رمزنگاریشده طراحی شدند و بهنوعی رابط پولهای سنتی و ارز دیجیتال هستند.
اخبار امیدوارکنندهای پیرامون ارزهای پایدار و بهکارگیری آنها در مناطق مختلف جهان به گوش میرسد؛ بهعنوان مثال تنها در هفتهی گذشته، گروه مالی میزوهو در ژاپن اعلام کرد که ارز پایدار متصل به ین خود را بهزودی در سال ۲۰۱۹ عرضه میکند. این گروه مالی، دومین مؤسسهی بزرگ مالی ژاپن و یکی از بازیگران بزرگ اقتصاد در جهان محسوب میشود.
ارزهای پایدار Tether، TrueUSD و USDC، مشهورترین و بزرگترین نمونههای بازار هستند. حجم سرمایهی واردشده به این ارزها از ۱.۳۸۵ میلیارد دلار به دو میلیارد دلار رسید که رشدی ۴۳درصدی را نشان میدهد.
ارز پایدار در پلتفرمی همچون واتساپ، بهنظر ایدهای با آیندهی روشن خواهد بود. بهبیان دیگر، میلیاردها نفر کاربر که امکان ارسال و دریافت امن و سریع پول را در پلتفرم پیامرسان خود داشته باشند، پایگاه محکمی برای اجرای ایدهی ارز دیجیتال محسوب میشوند.
در یک دستهبندی ساده، مردم جهان به دو گروه تقسیم میشوند. افرادی که به اینترنت دسترسی دارند و آنهایی که به آن متصل نیستند. تلاش برای تبدیل کردن دستهی دوم به دستهی اول، زمان زیادی به طول انجامیده است و بهنوعی، امید کمی به بهبود سرعت آن وجود دارد. سوالی که رسانههای بزرگی همچون گاردین مطرح میکنند، این است که آیا اصلا اتصال کامل جهان امکان دارد یا خیر؟
برخلاف ظاهر آمارهای منتشرشده دربارهی اینترنت، آمارها آنچنان هم سیاه و سفید نیست. مردم، با روشهای گوناگون و برای مقاصد مختلف به اینترنت متصل میشوند. حتی اینترنتهای قابل دسترسی برای مردم در مناطق مختلف جهان، کاملا با هم تفاوت دارد. ویلیام گیبسون، ۲۵ سال پیش تعریف جالبی داشت. او معتقد بود آینده، اکنون اتفاق افتاده اما بهطور برابر در مناطق مختلف جهان تقسیم نشده است.
اتصال دنیای مدرن و کشورهای توسعهیافته، در خلال دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ انجام شد و دشواری خاصی نداشت. رشد کاربران اینترنت در سالهای گذشته، با نرخ مناسبی ادامه داشته است. در سال ۲۰۰۰، تنها سه کشور نرخ نفوذ اینترنت با آمار بالای ۵۰درصد داشتند و امروز، بیش از ۱۰۰ کشور چنین آماری دارند.
در مقابل آمارهای امیدوارکنندهی بالا، گزارشهایی از دسترسی پایین به اینترنت در کشورهای متعدد جهان وجود دارد. بهعنوان مثال، در ۱۵ کشور جهان، کمتر از ۱۰درصد مردم به اینترنت دسترسی دارند. در ۵۰ کشور دیگر، نرخ اتصال به اینترنت کمتر از ۳۰درصد گزارش میشود. درواقع، چالش اصلی، اتصال مردم این کشورها به اینترنت است که آسان هم نخواهد بود.
کاهش نرخ رشد اینترنت در سالهای گذشته
شرکتهای بزرگ فناوری، پروژههای متعددی را برای آنلاین کردن نقاط باقیمانده از جهان در دست دارند. البته، توجهی ضمنی به پروژهها نشان میدهد که اینترنت مدنظر آنها برای کشورهای درحال توسعه، کیفیت بسیار پایینتری نسبتبه دنیای ثروتمند خواهد داشت.
بهعنوان نمونهای از تلاشهای غولهای فناوری، میتوان پروژههای فیسبوک را مثال زد. غول شبکههای اجتماعی متوجه شد که با وجود پیشرفت در اینترنت موبایلی، بسیاری از مردم جهان هنوز توانایی دسترسی به اینترنت را ندارند. دلیل عدم توانایی آنها، کمبود امکانات زیرساختی در کشورشان نبوده بلکه هزینهی خرید گوشی هوشمند و بستههای اینترنت همراه، برای مردم آن مناطق بسیار زیاد بود.
فیسبوک برای حل چالش اتصال مردم فقیر به اینترنت، طرح Free Basics را پیادهسازی کرد. این طرح، در ۲۲کشور جهان اینترنت رایگان عرضه میکند. البته، اینترنت عرضهشده به حدود ۲۰وبسایت محدود است. وبسایتهایی همچون ویکیپدیا، Accuweather و صد البته، فیسبوک، جزو سرویسهای قابل دسترس در آن اینترنت رایگان هستند.
درواقع، فیسبوک با پیادهسازی برنامهی اینترنت رایگان و طرحهای مشابه، ۱۰۰میلیون مشترک جدید برای خود خریده است. البته، طرح شرکت زاکربرگ هم نقاط ضعف و خسارتهای خاص خود را داشت. بهعنوان مثال در کشورهایی که طرح فیسبوک موفقیت بالا داشت، ماهیت استفاده از اینترنت در اولویت دوم افراد قرار گرفت. در یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۴، تقریبا تمامی کاربران اینترنت در نیجریه و اندونزی اعلام کردند که از فیسبوک هم استفاده کردهاند. برخی از آنها گفتند که از فیسبوک استفاده کردهاند اما دیگر سرویسهای اینترنت، برای آنها کاربردی نداشته است.
آمارهای فوق، چالشهایی را هم برای فیسبوک بههمراه داشت. خشونتهای قومیتی چندی پیش در میانمار، نمونهای از چالشها بود. سازمان ملل ادعا کرد که اطلاعات غلط منتشرشده ازطریق فیسبوک، تأثیر زیادی بر وخامت اوضاع در آن منطقه داشته است. در نمونهای دیگر، خشونتهای قومی مذهبی در هند بهخاطر استفادهی فعالان شورشها از واتساپ، گسترش پیدا میکردند. بههرحال فیسبوک امروز متوجه شده است که جایگزین کردن خود بهجای اینترنت، خسارتهایی را هم به همراه دارد.
تفاوت دسترسی به اینترنت و استفاده از آن، تنها محدود به کشورهای وابسته به فیسبوک نیست. تغییرات جزئی در استفاده از این فناوری گسترده، یعنی فواید و خسارتهای آن برای هر بخش از مردم، متفاوت است. بهعنوان مثال، در انگلستان و آمریکا که بهنوعی نمادهای دنیای توسعهیافته و استفاده از اینترنت محسوب میشوند، انواع خدمات از موتورهای جستوجو، شبکههای اجتماعی و حتی تأثیر فناوری بر زندگی روزمرهی مردم، بهوفور مشاهده میشود. در چنین کشورهایی با فرهنگهای شبیه به هم نیز تفاوتهایی در استفاده از اینترنت وجود دارد.
همانطور که گفته شد، تفاوت در استفاده از اینترنت، تأثیرات فناوری روی زندگی مردم را نیز تغییر میدهد. بهعنوان مثال، گوگل در اکثر مناطق جهان بهعنوان برترین موتور جستوجو استفاده میشود، اما در انگلستان محبوبیت بیشتری دارد. در مقابل، یاهو هنوز هم در آمریکا محبوب است و سهم بازاری تقریبا سهبرابر سهم بازار خود در انگلستان دارد.
با بررسی دقیقتر در کشورهای پیشرفتهتر با نفوذ بالای اینترنت، تجربهی کار با اینترنت، تفاوتهای مشهودی را نشان میدهد. مثلا در آلمان، فایرفاکس تا ماه می سال ۲۰۱۷، رتبهی اول مرورگرها را به خود اختصاص میداد و اکنون نیز با ۲۷ درصد مخاطب، در مقام دوم قرار دارد. درنتیجه، وب در سطوح پایهای، در آلمان ظاهری متفاوت دارد. درواقع وب برای آلمانیها با موتوری متفاوت رندر، در پنجرههای متفاوت نمایش داده شده و با افزونههای متفاوت فیلتر میشود.
برای نشان دادن تفاوت کلیّت اینترنت، براساس تفاوت اکوسیستم مرورگرها، وبسایتها و سرویسهای آنلاین، مرز مشخصی وجود ندارد؛ اما درصورت وجود چنین مرزی، چین قطعا در سمت دیگر آن و با فاصلهی زیاد از کشورهای دیگر قرار خواهد گرفت. چین برای محدود کردن دسترسی شهروندانش به اینترنت، سیستمی با نام فایروال عظیم (Great Firewall) دارد.
فایروال عظیم چین، در سالهای گذشته پیشرفت زیادی داشته است. امروز، شرکتهای چینی بهطورکامل خلأ شرکتهای غایب اهل سیلیکونولی را در کشور خود جبران میکنند. بهعنوان مثال، نمونههای چینی اکثر غولهای دنیای فناوری همچون گوگل، آمازون، توییتر و فیسبوک، در این کشور فعالیت میکنند. بایدو، علیبابا، ویبو و تنسنت، جایگزین غولهای مذکور در چین هستند.
البته، غولهای چینی امروز بهنوعی رقبایی بزرگ برای شرکتهای سیلیکونولی محسوب میشوند. ارزش بازار تنسنت اکنون با فیسبوک برابر است. ویبو، ۱۰۰میلیون کاربر بیشتر از توییتر دارد و بایدو و علیبابا نیز در سطح کاری خود به شرکتهایی بزرگ و قابل احترام تبدیل شدهاند.
موفقیت چینیها در عرضهی سرویسهای کاربردی اینترنتی، موجب گسترش محدودیت در کشورهای دیگر نیز شده است. زمانی، تهدید خطرهای اقتصادی، کشورهای استبدادی را مجبور به پیادهسازی سطحی از آزادی در اینترنت میکرد؛ اما موفقیتهای چین، نشان داد که راههای دیگری هم برای کنترل و پیشرفت همزمان در دنیای فناوری وجود دارد. روسیه هم در رویکردهای مشابه، موفقیتهایی را تجربه کرد که از اینمیان میتوان به موتور جستجوی Yandex و فیسبوک روسی VKontakte اشاره کرد. کشورهای دیگر همچون ترکیه و کوبا همچنین مسیری را پیش گرفتهاند.
یکی از روشهای جذاب و جالب برای جذب بازدید به سمت سایت شما، استفاده از سایتهای پرسش و استجابت است. این روش یکتا از راهکارهای نادر برای این شغل است و شمار خیلی کمی از وبمسترهای حرفه ای آن را تعقیب کرده و از طریق آن ترافیک سایت خود را به مقدار قابل توجهی افزایش دیتا اند.
سایتهای پرسش و استجابت که البته با نام سایتهای اشتراک ادب نیز شناخته میشوند، یگانه از پرمخاطبترین سایتهای اینترنتی هستند که هزاران هزار کاربر در آنها فعالیت دارند. از جمله معروفترین این سایتها میتوان به سایت Quora.com و یا سابدامین Answers.Yahoo.com اشاره کرد.
نحوه فعالیت این قبیل سایتها بدین صورت است که وقتی کاربری دچار سخت شده و یا سؤالاتی برای سؤال کردن دارد، وارد این سایتها شده و سؤال یا تقاضا خود را مطرح میکند. سپس کاربران دیگر میتوانند در صورتی که پاسخی برای آن دارند آن را در آن صفحه درج کنند. معمولاً این سؤالات در بخش سؤالهای فنی و در بعضی موارد تخصصی هستند که شدنی است پذیرش بسیاری از آنها را شما نیز بدانید.
نکته اینجاست که این پرسشها فقط برای خود پرسش کننده مهم نیستند؛ بلکه صدها نفر سایر نیز که آن مشکل یا پرسش را دارند با جستجو در اینترنت به این سایتها هدایت شده و درواقع جمع کثیری از کاربران در این صفحات حضور دارند. برآیند اینکه لینک سایت شما میتواند برای بسیاری از کسان نمایش دیتا شود.
بسیاری از وبمسترها در این سایتها تکاپو چندین ساعته در درازا روز دارند و در بیشتر موارد، لینک سایت خود را در جوابها قرار میدهند و یا لینکهای پیوسته با پاسخ کاربران را در سایت خویش برپایی کرده و برای آنان به اشتراک میگذارند. آمار و ارقام نشانه میدهند تعداد کلیکهای کاربران از این نوع لینکها بسیار بسیار است.
در ایران نیز سایتهای زیادی از این دست وجود دارند. انجمنهای بحث و گفتگو در بین سایتهای ایرانی کم نیستند و این مکانها نیز میتوانند برای شما همین دستور را داشته باشند. البته رهنمود میکنیم به هیچ وجه اقدام به تکاپو غیرعادی در این سایتها نکنید. لینک خود را بدون دلیل در پستها پیمان ندهید چون به راحتی با یک اسپمر و تبلیغکننده سودجو اشتباه گرفته میشوید. بحث کلی از این راهکار، راهبری کردن کاربرانی است که پذیرش سؤالات یا درخواستهایشان در سایت شماست. ما در مدیروب نیز چنین بخشی راهاندازی کردهایم لغایت مکانی مناسب برای اجابت به پرسشهای شما عزیزان برپایی کرده باشیم. میتوانید با کلیک روی لینک صفحه "پرسش و پاسخ" وارد این دسته از سایت مدیروب شوید.
در همین راستا، سایتهای دیگری نیز هستند که خدمات مشابهی ارائه میکنند. Medium.com یک سایت ایدهپردازی و اشتراک ایده است که طرفداران زیادی دارد. در این سایت به صورت یومیه هزاران تن کار و جنبش دارند. برخی از آنان دنبال ایدههای ایجاد اشتغال و دیگر ایدههای مشابه هستند و برخی سایر ایدهپردازی میکنند. همین مسئله بستری داغ و پسندیده برای شخصی مانند شما خواهد بود لغایت با ملحق شدن به این گروهها و همکاری در بحثهای آنان، نه فقط ایدههای جدیدی یاد بگیرید، بلکه میتوانید با ارسال مطلب و محتوای قابل مطالعه در این سایت و لینک دادن به سایت اصلی خود، اعتبار سایت خود را به مقدار قابل توجهی افزایش دهید. چرا که سایت Medium.com یک سایت بسیار معتبر است و لینکهایی که از طریق آن منتشر شده باشند، ارزش زیادی خواهند داشت.
وبسایت Reddit نیز از آنگونه برترین سایتهای پرمخاطب جهانی است که موضوعات گستردهای را پوشش داده است. آگاهی ها متفاوت، آموزشهای کاربردی، شناسایی و بررسی مسائل روز و صدها جستار متفاوت دیگر که این سایت را به یک رسانه تمام عیار تبدیل کرده است. میلیونها کاربر هر روزه از این وبسایت رویت کرده و مطالب آن را با یکدیگر به اشتراک میگذارند و سؤالات و آموزشهای زیادی از طریق آن دست به دست میکنند. این سایت بستری بسیار پسندیده برای هر مدل کسبوکار آنلاینی است الی به کمک آن بازدیدکنندگان پسندیده برای سایت خود پیدا کنند.
7. از ایمیل مارکتینگ کمک بگیرید
هرچند در ظاهر ایمیل مارکتینگ مبحثی باستانی و دموده بهنظر میرسد، ولی برعکس، یکی از راههای خوب برای هدایت کردن افزایش بازدید کننده سایت است. نیاز نیست که بگوییم اگر صاحب یک کسبوکار آنلاین هستید و تاکنون سراغ بازاریابی با ایمیل نرفتهاید چقدر اشتباه ابهت کرده اید! اما هیچوقت دیر نیست. از این بازاریابی به قصد برپایی یک کانال انحصاری برای جذب مخاطبین کاربرد کنید الی نه تنها بازدید صفحات سایت خود را در مقیاس زیادی افزایش دهید، بلکه از همین شیوه اقدام به معرفی و فروش مستقیم محصولات یا سرویسهای خویش کنید. اما زیادهروی در ایمیل مارکتینگ مایه میشود تا کاربران از اسم برند شما خسته شده و رسماً به یک اسپمر تبدیل شوید. فقط پیشنهادات سودمند و محدود را از این طریق مخابره کنید لغایت هم هویت برند شما مستحکم باقی بماند و هم خطر اسپم شناخته شدن به کمینه برسد.
امروزه دیگر بلوتوث مانند چند سال گذشته برای انتقال و اشتراکگذاری اطلاعات استفاده نمیشود و بیشتر برای اجرای موسیقی یا اتصال ابزارهای صوتی (اسپیکرها و هدستها) به گوشی یا برای نمایش اعلان سریع وضعیت (در مورد ساعتهای هوشمند) بهکار میرود. در حال حاضر نسخهی جدیدتر و بهروزشدهی دیگری از آن در حال رشد است که به شما اجازه میدهد از طریق مرورگر دستگاه خود به کنترل دستگاههای بلوتوثی مجاور بپردازید؛ این یکی از جالبترین کاربردهای بلوتوث و بهطور کلی هر فناوری ارتباطی دیگر است.
استاندارد جدید بلوتوث با نام «وب بلوتوث» شناخته شده و بخشی از مرورگر کروم محسوب میشود؛ این استاندارد در اینترنت اشیاء بهکار میرود و به طراحان وب اجازه میدهد تا به تعامل با محیط پیرامون کاربران در خانه یا محل کار آنها بپردازند؛ البته برای این کار نیاز به اجازهی کاربر نیز دارند.
ممکن است این سوال برای شما پیش آید که یک وبسایت چه نیازی به اتصال به دستگاههای بلوتوثی پیرامون شما داشته و به چه نوع اطلاعاتی نیاز دارد؛ حتی ممکن است از خود سوال کنید که حریم خصوصی و امنیت در این استاندارد چگونه خواهد بود. از آنجایی که ممکن است چنین سوالاتی برای بسیاری از کاربران پیش آید، از این رو بهتر است پیش از پرداختن به ویژگیهای جذاب وب بلوتوث، این سوالات را پاسخ دهیم.
مانند هر API دیگری که در مرورگرهای مختلف از جمله کروم وجود دارند، هر وبسایتی که نیازمند دسترسی به اطلاعات خاصی از کاربر، مانند دسترسی به موقعیت جغرافیایی وی یا اعلان هشدار باشد، باید ابتدا اجازهی این دسترسی را از کاربر کسب کند. این موضوع در مورد وب بلوتوث نیز صدق میکند و هر وبسایتی برای استفاده از آن باید برای دسترسی به اطلاعات مورد نیاز از کاربر کسب اجازه کند؛ اما چنانچه کاربر مایل نباشد، میتواند این درخواست را نادیده بگیرید یا به آن پاسخ منفی دهد. ضمن اینکه در هر زمان میتوانید اجازهی صادر شده خود را لغو کنید (با کلیک روی آیکون علامت تعجب در سمت چپ نوار آدرس). بنابراین بهسادگی میتوانید به کنترل و بررسی دسترسیهای یک سایت و همچنین انتخاب نوع اطلاعات مدنظر برای اشتراکگذاری بپردازید.
ممکن است این سوال برایتان پیش آید که چرا باید به یک مرورگر اجازهی اتصال به دستگاههای بلوتوث پیرامونمان دهیم. تصور کنید که رنگ لامپهای خانهی شما که از طریق مرورگرتان به یک API تغییر آبوهوا متصل است، متناسب با تغییرات آبوهوا، تغییر کند یا وبسایت فیلمی جدید که با اتصال به دستگاههای مجهز به بلوتوث، مانند اسپیکرها یا چراغهای منزل، تجربهای فراگیر را فراهم میکند.
اما یک روش بسیار کاربردی دیگر نیز برای استفاده از وب بلوتوث وجود دارد که میتواند بسیار موثر باشد؛ در حال حاضر در بسیاری از ایالات آمریکا، پزشکان از طریق اینترنت و با استفاده از یک وبکم با بیماران خود ارتباط برقرار میکنند و به تشخیص بیماری و درمان آنها میپردازند؛ اما تصور کنید که پزشک قادر به سنجش ضربان قلب و فشار خون بیمار بهوسیلهی یک ابزار مانیتور ضربان قلب مجهز به بلوتوث (یا حتی یک ساعت هوشمند) باشد یا یک دماسنج بلوتوث بهصورت آنی، اطلاعات مربوط به دمای بدن بیمار را به پزشک معالج ارسال کند. البته عملیشدن ایدههای یادشده، در گرو آن است که بیمار چنین ابزارهایی را در اختیار داشته باشد.
بهطور حتم وجود ابزارهای یادشده میتواند کیفیت زندگی افراد بیمار را ارتقاء دهد. بهموجب استاندارد جدید وب بلوتوث دسترسی به بهترین پزشکان کشور به سادگی امکانپذیر خواهد بود. محدود نبودن به محل زندگی، جهت بهرهگرفتن از بهترین امکانات درمانی، به خودی خود، ایدهی جذابی بهنظر میرسد.
در حال حاضر وب بلوتوث برای مرورگر کروم در اندروید (نسخه ۶ به بالا)، مک و سیستم عامل کروم در دسترس است و اعضای تیم توسعهدهنده نزدیک به یک سال است که در حال کار روی API-های آن هستند؛ از این رو در حال حاضر برای استفادهی روزانه آماده نیست، اما بهتدریج به این مرحله خواهد رسید.
چنانچه توجه کرده باشید، دو غایب بزرگ لیست یادشده، سیستمهای عامل ویندوز و iOS بودند. در حال حاضر یک نسخه از API وب بلوتوث برای ویندوز در دست توسعه است؛ اما هنوز بهاندازهی نسخههای دیگر آماده نیست.
اما در مورد iOS از آنجایی که مرورگر کروم در این سیستمعامل از وبکیت (WebKit) اپل استفاده میکند، بنابراین ابتدا باید کوپرتونشینها استاندارد وب بلوتوث را به وبکیت اضافه کنند. ممکن است اپل در نسخههای بعدی وبکیت، امکان استفاده از این استاندارد را فراهم کند، اما در حال حاضر اطلاعاتی در این رابطه در دست نیست.