شاد بودن نه تنها به این معنی است که احساس رضایت میکنید یا خوشبین هستید، بلکه بنابر تحقیقات انجام شده، شاد بودن روی سلامت عمومی شما هم تاثیر میگذارد. تعرف و معیار دقیق شادی میتواند گوناگون باشد، اما به طور کلی به عنوان حسی از رضایت و داشتن ِ حال خوب تلقی میشود. عوامل زیادی وجود دارد که میتواند روی شاد بودن فرد اثر بگذارد: ژنتیک، محیط، استرس و ... برخی از عوامل مانند ژنتیک، تحت کنترل ما نیستند اما مطمئنا جنبههای دیگری هم وجود دارد که برای شاد بودن میتوانیم آنها را کنترل کنیم.
شاد بودن به غیر از بهتر کردن خلق و خو و بهبود نگرش نسبت به زندگی، از ما در برابر بیماریهای قلبی و عروقی محافظت میکند، ریسک ناتوانی در پیری را کاهش میدهد و سیستم ایمنی را تقویت میکند.
طبق گزارش موسسهی ملی سلامت روان، بیش از 18 درصد از آمریکاییها از اختلال اضطرابی رنج میبرند که نگرانی بسیار زیاد یا تنش تلقی شده و اغلب منجر به سایر علائم فیزیکی میشود.
آیا میدانستید که ما دو مغز داریم؟
بله درست است؛ از نظر ساختاری ما یک مغز داریم، اما از لحاظ ادراکی، دو مغز داریم. یک مغز متفکر و دیگری مغز غیر متفکر!
مغز ما جوری تنظیم شده که اول نگران شویم و بعد فکر کنیم. دانشمند مغز، جوزف لیدوکس در دانشگاه نیویورک، این موضوع را خوب خلاصه میکند: ارتباطهای که از سوی سیستمهای هیجانی (غیر متفکر) با سیستمهای ادراکی (متفکر)برقرار میشوند، قویتر از ارتباطهای هستند که از سوی سیستم ادراکی با سیستمهای هیجانی برقرار میشوند. سیستمی که دکتر لیدوکس از آن حرف میزند، سیستم لیمبیک یا دستگاه کنارهای است، که شامل یک سری از ساختارهای عمقی در تنفس هستند که واکنشهای هیجانی را برانگیخته میکنند. سیستم لیمبیک که شامل هیپوکامپوس و آمیگدالاست که قدیمیترین بخش مغز هستند.
زندگی کوتاهتر از آن است که بخواهید ثانیهای از آن را به حسرت بگذرانید با اینحال حسرت و پشیمانی دومین احساس منفی رایجی است که اغلب هر روز آن را احساس میکنید. انسان همان زمانی که مفهوم «ای کاش» را میشناسد احساس پشیمانی را تجربه میکند.
اغلب ما به جای استفاده از آنچه در اختیار داریم در آنچه گذشته و از دست رفته غوطه میخوریم. روانشناسان بر این باورند که آنقدرها هم بد نیست اگر هر از چند گاهی به این فکر کنید که چه میشد اگر کارها جور دیگری پیش میرفت. اما چیزی که مهم است پیآمد این افکار است.
زندگی در جریان است و چه مطابق میل ما باشد و چه خلاف خواسته ما میگذرد. در بررسی آنچه گذشته است شما انتخاب میکنید. انتخاب شما هرچه باشد در آن مسیر قدم میگذارید.
اگر بپذیرید اشتباه را میتوان جبران کرد البته اگر قابل جبران باشد. ما فراموش میکنیم که اگرچه اشتباهی رخ داده است اما ما فرصت جبران آن را در اختیار داریم. درک این مساله اولین قدم برای رشد و پیشرفت است.
حتما برای شما هم پیش آمده که به یکباره و ناگهانی دل تان بگیرد اما بدانید که موقتیست. ما چند راهکار نوستالژیک پیشنهاد می دهیم که می تواند حال شما را بهبود بخشد.
نوستالژی به هر چیزی که خاطراتی را برای شما یادآوری می کند اطلاق می شود و همواره ایجاد ارتباط میان گذشته و حال حس مثبتی به شما منتقل می کند. حس و حال بد به سراغ همه ما می آید و شما گاهی می توانید دلیل این اتفاق را بیابید و گاهی نیز هیچ علتی برایش پیدا نمی کنید. فقط حس می کنید که دلتنگ شده اید یا حوصله تان سر رفته است. اینجور مواقع احساس بدی دارید و نمی دانید چه کنید تا هر چه زودتر از آن حال و هوا خلاص شوید. ممکن است آنقدر حالتان بد باشد که به گریه بیفتید. راهنمای ما را دنبال کنید و بکوشید هر بار یک یا چند تا از کارهای نوستالژیک زیر را انجام دهید. نگران نباشید این حس و حال بد گذرا هستند و شما با انجام این کارها می توانید حواس خود را از مسائل منفی دور کرده و حس خوبی را تجربه کنید.
محققان در پژوهشی به این سوال پاسخ دادهاند که چرا برخی افراد نمیتوانند افکار ناخوشایند را در ذهنشان سرکوب کنند: این احتمال وجود دارد که مغز آنها فاقد نوعی ماده شیمیایی خاص برای نیل به چنین هدفی باشد.
بر اساس یافتههای مطالعهای که بتازگی در Nature Communications منتشر شده، در حالی که برخی افراد گاهی نمیتوانند افکار ناخوشایندی را مهار کنند که در سرشان میچرخد، محققان گفتهاند ممکن است چنین موضوعی صرفا برای کسانی خطرناک باشد که مبتلا به افسردگی، اسکیزوفرنی و PTSD هستند.
مایکل اندرسون، پروفسور کمبریج در نشستی مطبوعاتی گفت: توانایی ما برای کنترل افکارمان ستون تندرستی ما محسوب میشود و ناتوانی در این زمینه میتواند باعث بروز بعضی از علائم ناخوشایند مرتبط با بیماریهای روانی شود.