سرمایهگذاری از اساسیترین مباحث اقتصادی است. بدون آن، تولید شکل نمیگیرد و ثروت تحقق نمییابد. عدالت و توزیع مناسب ثروت، زمانی معنا میدهند که ثروت ایجاد شده باشد. تولید ثروت با انجام سرمایهگذاری اتفاق میافتد و سرمایه نقدی با پسانداز، قرضگرفتن و مشارکت صاحبان سرمایه در امر تولید تحقق مییابد.
شکی نیست که اسلام برای همه وجوه
زندگی قوانینی دارد. وجود اقتصاد اسلامی مؤید این مطلب است که در حوزه
اقتصاد، معیشت و تأمین رفاه هم روشهای خاصی موجود است که باید به آنها
پرداخته شود. بانکداری اسلامی و عقود اسلامی از آن دسته اند.
بانکداری اسلامی نوعی بانکداری یا
فعالیت بانکی است که با احکام اسلام همخوانی دارد و در قالب اقتصاد اسلامی
تعریف میشود. بانک نهادی حقوقی است که عملیاتهای پولی، مالی و اعتباری را
بر عهده دارد. حال اگر بخواهیم این خدمات و فعالیتها را طبق قوانین اسلام
مدیریت و اجرا کنیم، «بانکداری اسلامی» پدید میآید.
امروز می خواهیم به این بحث بپردازیم که چگونه می توانیم توازن زندگی مان را در حیطه های مختلف حفظ کنیم و چرخ زندگی را به همان شکل دایره ای پیش ببریم که بیشترین سرعت را در رسیدن به آرزوهای مان داشته باشیم؟ به هر حال زندگی ما، نه صرفا از کار تشکیل شده است، نه صرفا از خانواده؛ وجوه مختلفی در زندگی دخیل هستند و مجموعه اینها، چیزی به نام زندگی را می سازد.
فکر می کنم زمان مناسبی است که درباره این بحث توازن صحبت کنیم، چون خودم در حال حاضر، خیلی به دنبالش هستم؛ دنبال یکسری معانی و مفاهیم جدید هستم؛ حتی مطالعات جدیدی دارم که ببینم چطور این توازن را برقرار کنم؛ چون احساس می کنم در بعضی جاها این توازن وجود ندارد. مثلا در حوزه های سلامتی و ورزش، احساس می کنم یک پای شان می لنگد.
من اصطلاحی در کارم دارم و دوست دارم درباره اش صحبت کنم؛ بحث در مورد کلمه ای است به نام «شامل شدن». بسیاری از کسب و کارها را می بینیم که با عدم موفقیت، رشد یا پایداری مواجه می شوند.
عی نکنید تصویری از یک سبک زندگی بدون نقص به مخاطبان منتقل کنید. مردم با پستهایی در مورد اهداف، آروزها، احساسات و شکستها ارتباط برقرار میکنند. بنابراین زمانی که سعی میکنید تصویر بدون نقصی ارائه دهید، هیچ تأثیر مثبتی روی مخاطبان یا همان فالوئرهای شبکههای اجتماعی نمیگذارید.
این روزها کوچکترین اشتباه در شبکههای اجتماعی تبدیل به اسناد آنلاین میشود. بنابراین بهتر است پیش از انتشار هر خبری، خودنمایی را کنار بگذاریم و در مورد نحوهی بیان آن بهخوبی فکر کنیم.
برای همهی ما پیش آمده است که بهطور ناخواسته برای دیگران خودستایی کرده باشیم. بهعنوان مثال زمانی که با دوستانمان صحبت میکنیم از وضعیت ظاهری خود شاکی هستیم؛ درحالیکه از نظر آنها اصلا اینطور نیست. یا اینکه دائم در مورد شغل جدیدمان صحبت میکنیم و میگوییم سرمان تا چه اندازه شلوغ شده است. ممکن است از بوی ماشین نویی که خریدهایم شاکی باشیم و در مورد چنین موضوعاتی بدون اینکه متوجه باشیم برای دیگران خودنمایی میکنیم. انجام این کار یعنی کم اهمیت جلوه دادن موضوعاتی که واقعا به آنها افتخار میکنید از نظر دیگران نوعی جلب توجه حساب میشود و باعث میشود ارزش و احترام خود را نزد دیگران از دست بدهید. این رفتار شاید در محیطهای دوستانه اهمیت چندانی نداشته باشد اما تأثیر آن در دنیای کسبوکار بسیار بیشتر است.
هیچ چیز مثل یک آدم عصبانی و پریشان باعث ترس و نگرانی دیگران نمیشود. با این حال خشم دائما در موقعیتهای مختلف گریبان آدمها را میگیرد.
توصیه کردن به دیگران برای اینکه خشمگین نباشند و یا آن را کنترل کنند کار سادهای است اما واقعیت این است که در شرایطی که بسیاری از افراد به دلیل انواع فشارهای روحی، عاطفی و جسمی که ناشی دشواریهای زندگی است دچار ناراحتی و استرس هستند توصیهها ممکن است تاثیر گذار نباشند.
کم طاقتی در برابر مسائل ناخوشایند و از کوره در رفتن و خشمگین شدن به این معناست که شما نمیتوانید از احساسات منفیای که در درون خود گرفتارش شدهاید خلاص شوید. این یک انرژی تخلیه نشده است که شامل احساسات و افکار منفی است که نیاز به آزاد شدن دارند. آدم خشمگین نسبت به خودش و دیگران احساس بدی دارد و آن را زمانی که شرایط مهیا باشد به بدترین شیوه ابراز میکند.
اما آیا میشود این خشم ناشی از احساسات منفی را به یک چیز خوب تبدیل کرد؟ آیا همیشه خشم به معنای ابراز احساسات منفی در جهت آزار و آسیب زدن به دیگران است؟
بیاییم با هم این تکنیک را به طور عملی پیاده کنیم. شرکت های تولیدی بزرگ، موفق و برند برای تولید یک محصول، برنامه ریزی خودشان روی کاغذ را از انتها به ابتدا انجام می دهند؛ یعنی آنها فکر می کنند که اگر کالایی تولید شود، آخرین مرحله آن چیست؟ شاید هم فکر کنید آخرین مرحله، خروج از کارخانه است! نه، این طور نیست! آنها آخرین مرحله را، مرحله قابل بازیافت بودن آن کالا در نظر می گیرند که آیا در آن مرحله به محیط زیست صدمه ای وارد می شود یا نه؟
یعنی اخلاق حرفه و در مرحله قبل از آن، مرحله طول عمر مفید خدمات یا کالایی که به مشتری داده خواهد شد و استفاده ای که آن مشتری از کالا خواهد برد و آسایش و آرامشی که مشتری حین استفاده از آن کالا به دست خواهد آورد و یک مرحله قبل تر، مرحله ای است که مشتری از آن کالا استفاده می کند که چقدر استفاده از آن کالا می تواند ساده یا پیچیده باشد؟ یعنی در هنگام طراحی، همه این مسائل دیده می شوند. در آن لحظه ای که روی کاغذ فکر می شود و به قولی اتود زده می شود، همه این نکته ها در نظر گرفته می شوند. اگر بخواهیم همین طور این مراحل را از انتها به ابتدا بیاییم، مثلا می توانیم مرحله فروش، توزیع، تبلیغات، خدمات پس از فروش، ارسال، کنترل کیفیت، بسته بندی، تولید، تامین مواد اولیه، قیمت گذاری، برنامه ریزی، طراحی و مرحله ایده پردازی را در این فرآیند بگنجانیم.