قالب های فارسی وردپرس 17

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

قالب های فارسی وردپرس 17

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

رفتارهای ما بر اساس چیزی است که روانشناسان آن را «اصل لذت» می‌نامند. اصل لذت، نیروی اصلی است که انسان را وامی‌دارد به دنبال کسب رضایت فوری برای نیازها، خواسته‌ها و کشش‌های خود باشد. دنبال کردن هدف‌های بلند مدت، کار سختی است زیرا پاداش و رضایت فوری دربر ندارد.

 

آیا تا به حال برای‌تان پیش آمده که برای رسیدن به هدفی، تلاش زیادی کرده باشید؟ مثلا کم کردن وزن اضافی‌تان، تمام کردن یک برنامه‌ی آموزشی و یا کسب یک مهارت ارزشمند؟ اگر چنین است پس حتما چالش‌های دنبال کردن یک هدف بلند مدت را خوب می‌شناسید.

 

ما انسان‌ها به طور ذاتی در جستجوی چیزهایی هستیم که لذت و رضایت فوری به ما بدهند.

 

رفتارهای ما بر اساس چیزی است که روانشناسان آن را «اصل لذت» می‌نامند. اصل لذت، نیروی اصلی است که انسان را وامی‌دارد به دنبال کسب رضایت فوری برای نیازها، خواسته‌ها و کشش‌های خود باشد. دنبال کردن هدف‌های بلند مدت، کار سختی است زیرا پاداش و رضایت فوری دربر ندارد.

منبع

بسیاری از مشاجره های بزرگ با اظهارنظرهای کوچک شروع می شوند. تاکنون چندبار مکالمه ای را به طور دوستانه شروع کرده اید و سپس به نوعی بحث و جدل غیرقابل پیش بینی ختم کرده اید؟ ۱۰ روش برای حفظ آرامش در خانواده را از دهان لارای پون مشاور خانواده در اینجا مطرح می کنیم.

 

تعطیلات خانوادگی  می تواند یک میدان مین کلامی باشد.

 

یا مجبورید از سوالات مزاحم یک خویشاوند وقت نشناس سر میز شام طفره بروید : “خب، هنوز هم رژیم می گیری؟”

 

یا اینکه فشار و استرس ناشی از شستن ظروف زیاد و خرید را بر سر عزیزترین کسان تان خالی کنید: “فقط من باید همه کارها را اینجا انجام بدهم؟”

 

اما اوضاع نباید اینقدر بد پیش برود؟ از این ۱۰ عبارت استفاده کنید تا گفتگوهای بالقوه را خنثی کرده و با توافق در کنار هم وقت خوش سپری کنید.

 

۱ ) ممنونم از اظهار نظر شما. در موردش فکر خواهم کرد. 

وقتی در یک گردهمایی خانوادگی نصیحت­ های ناخواسته ای دریافت می کنید (مثلا عمه خانم پیشنهاد می کند که مدل موهایتان را عوض کنید)، فقط لبخند بزنید و با این جمله غیررسمی و تمام کننده به او پاسخ دهید. اگر سوال خصوصی از شما پرسیده شد، مثلا “هنوز هم مجردی؟ ” با یک توضیح یک کلمه ای به این سوال پاسخ ندهید. بگویید: “بله، و اگر خبری شد حتما به شما اطلاع می دهم”. هدف این است که مؤدب باشید و این گفتگو را خاتمه دهید. نیازی نیست که حالت تدافعی بگیرید یا بی ادبی کنید.

 

منبع

شادی چیزی است که همه‌ی ما آن را احساس می‌کنیم اما مطمئنا یک حس موقتی است. فرض کنید شما خیلی بستنی دوست دارید و هر وقت بستنی می‌خورید احساس شادی می‌کنید، اما اگر همیشه فریزر شما پُر از بستنی باشد و کسی به شما بستنی هدیه بدهد، این هدیه لزوما شادترتان نخواهد کرد. اما اگر فریزرتان خراب شود و تمام بستنی‌های شما آب شود و شما مجبور باشید مثلا دو هفته بدون بستنی سپری کنید، بسیار به وجد خواهید آمد اگر ناگهان کسی پیدا بشود و به شما یک کارتن بستنی هدیه بدهد.

 

اگر شما همیشه شاد بودید و هیچ نگرانی نداشتید، تجربه‌ی یک چیز خوشایند شما را شادتر نمی‌کرد، یا از شادی‌تان کم هم نمی‌کرد. اگر همیشه در یک سطح از رضایت و خوشحالی باشید، ملال‌آور و کسل‌کننده خواهد بود.

 

اگر فکر می‌کنید کسانی هستند که همیشه شاد و راضی‌اند، پس نادرست‌ترین درک را از شادی دارید

 

نکته‌ی خنده‌دار اینجاست که بیشتر افراد کسانی را می‌بینند که به نظر می‌رسد زندگی‌شان کامل و همه‌چیز تمام است و فکر می‌کنند آنها تمام مدت شاد هستند. اما واقعیت این است که ما گاهی فراموش می‌کنیم در زندگی واقعی، برخلاف داستان‌های رویایی، پرنسس‌هایی وجود ندارند که پرنسسی را پیدا کنند و از آن به بعد همیشه در شادی و خوشی زندگی کنند! افراد جاهل و جادوگرهای بدجنسی هم همان اطراف هستند که خوشی و شادی آنها را به اندوه تبدیل کنند!

منبع

برقراری تعادل میان وظایف و کارهای گوناگون در زندگی‌ آسان نیست. کار، درس، خرده‌کاری‌های هر روزه‌ی زندگی؛ درحالی‌که باید هوای دوستان و خانواده را هم داشته ‌باشید! به همه‌ی اینها زمانی را که نیاز دارید به خودتان برسید هم اضافه کنید. در چنین معرکه‌ای بی‌شک برنامه ریزی روزانه به شما کمک می‌کند. با برنامه ریزی، مدیریت و کنترل کارها آسان‌تر می‌شود، می‌توانید میان اهداف کوتاه‌مدت و بلند‌مدت تعادل برقرار و کارها را بر اساس اهمیتی که برای‌تان دارند اولویت‌بندی کنید.

 

با ما همراه باشید تا ببینید چطور می‌توانید یک برنامه ریزی روزانه‌ کارآمد داشته باشید.

  

۱. مشخص کنید روزتان را چگونه می‌گذرانید 

پیش از تهیه‌ی یک برنامه‌ بهینه باید از کارهایی که طی روز انجام می‌دهید و نحوه‌ی تنظیم آنها آگاه باشید. مثلا اگر باید به دانشگاه یا سر کار بروید، پس این موارد و زمان مربوط به آنها در اختیار شما نیست اما در وقت‌های آزادتان خیلی راحت امکان تغییر و تصمیم‌گیری دارید.

چند روزی را به بررسی کارهایی که می‌کنید و اینکه زمان را چطور سپری می‌کنید، اختصاص بدهید. همه‌ی کارهایی را که انجام می‌دهید دقیق یادداشت کنید. به ویژه به زمان‌های آزادتان و کارهایی که در این اوقات انجام می‌دهید، توجه کنید. آیا این زمان‌ها را به بازی کردن می‌گذرانید یا تمیز کردن خانه؟ فهرستی از همه‌ی فعالیت‌های‌تان و مدت زمان انجام هر یک تهیه کنید.

منبع

همیشه در گذشته سیر می کنیم،نگران آینده ایم و شاکی از زمان حال! این عادت بیشتر انسانهاست که حسرت روزهای گذشته را می‌خورند و از آن روز‌ها و لحظه ها به نیکی و خوبی یاد می‌کنند و از زمان حال گله وشکایت دارند البته در این میان هم هستند کسانی که گذشته‌ی خوبی ندارند و حتی به روزهای گذشته شان به دیده انزجار می‌نگرند.

 

به هر حال بیشترین افراد، به گذشته شان دل بسته اند و همیشه آرزو و هوس گذشته را در سر دارند، گذشته ای که برایمان لذت بخش بود و یا می توانستیم لذت بخش کنیم اما قدر ندانستیم...

  

گاهی سر می‌چرخانم و به گذشته نگاه می‌کنم: 

-یادش بخیر یک زمانی پدر و مادری داشتیم که همه را دور هم جمع می‌کردند اما حالا دیگر خبری از آن دورهمی های شلوغ و پلوغ نیست!آن روزها را قدر ندانستم... یادم می آید که گاهی مشغول کار خانه ام بودم که یادم می افتاد 5 روزی است که خبری از پدر و مادرم ندارم! یا حتی گاهی که پدر و مادرم از من می‌خواستند که به دیدن‌شان بروم مدام در خانه غر می زدم که ای بابا خودم کار و زندگی دارم حالا باید خونه مامانم اینا هم بروم!

 

-همیشه یکی از آرزوهایم این بود که در زندگیم به یک جایی برسم تا بتوانم تمام کمبودهای زندگی خودم و پدر و مادرم را جبران کنم. با زحمات خودم و پدر و مادرم دانشگاه دولتی قبول شدم ...تحصیلاتم را به درجات عالی رساندم ...دکتر شدم، مطلب زدم، وضع مالیم عالی شد... شب ها تا دیر وقت مشغول کار بودم به قدری که دیگر تمام دغدغه و زندگیم شده بود بیمارانم اما کم کم یادم رفت که هدفم چه بوده است! زمانی که به خودم آمدم دیگر خیلی دیر شده بود...

 

شب ها تا دیر وقت سر کار می مانیم و روزها چنان درگیر کار می شویم که فرصت یک تلفن زدن را هم پیدا نمی کنیم... زندگی تمام می شود و ما هنوز زندگی نکرده ایم

 

-دوران نامزدیمان را یادت می آید،چقدر بی دغدغه بودیم...نه مسئولیت زندگی بود و نه خرج و برج خانه ای! اما حیف! نتوانستم خوب از آن دوران لذت ببریم؛مدام با هم درگیر یکسری حرف و حدیث های بی ارزش بودیم...

منبع