مرلین مونرو، از مهمترین بازیگران قرن بیستم میگوید:
اینکه بخواهی [همچون] شخص دیگری باشی، هدر دادن هویت فردی است که خودت هستی.
تصور کنید که ساعات اولیهی روز است، تنها چند دقیقه پیش از خواب برخواستهاید و میخواهید کار روتین هر روز خود را انجام دهید؛ گوشی موبایل را بر میدارید و شروع به تماشای پستهای افرادی میکنید که در Instagram آنها را فالو کردهاید. در همینلحظه است که متوجه موضوع مهمی میشوید: «مردم، اکثرا خوشحالتر از شما بهنظر میرسند.»
مشاهده میکنید که یکی از دوستانتان به سفری دلنشین رفته است؛ دوستی دیگر بهتازگی ازدواج کرده؛ فرد دیگری بهتازگی از سفر خود برگشته؛ دوست دیگری اخیرا شرکت نوپایی را در یکی از شهرها تأسیس کرده؛ در همینحین شما با خود فکر میکنید که آیا شیر موجود در یخچالتان هنوز قابلخوردن است یا اگر آن را بههمراه غلات صبحانهتان بخورید، دلدرد میگیرید و مریض میشوید.
اشتباه نکنید؛ این مقاله قرار نیست صرفا به یکسری یاوهسرایی دربارهی شبکههای اجتماعی، اثرات مخرب پیشرفت سرسامآور فناوری و تغییرات حاصلشده در زندگی ما انسانها بپردازد؛ نهتنها نگارندهی مقاله بلکه قطعا عدهی زیاد دیگری از مردم معتقد هستند که فناوری الزاما خوب یا الزاما بد نیست؛ این به خود ما بستگی دارد که به چه نحوی از آن بهره بگیریم.
اما موضوع مهمی هست که باید بدانید؛ اجازه دهید به موضوع مهمی مثل اثرات مخرب اینستاگرام، یک نگاهی علمی کوتاه داشته باشیم.
پیش از هر چیزی، موضوع مهمی را باید بدانید؛ اسنپچت، اینستاگرام، فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی، همه و همه توسط افرادی طراحی و توسعه داده شدهاند که روزها تلاش کردهاند تا بالاخره بتوانند بهراهی دست پیدا کنند تا با اتکاء به آن، کاری کنند که شما نخواهید اپلیکیشن آنها را ببندید. درواقع هدف آنها، این است که شما از اپلیکیشنشان همواره استفاده کنید.
مدتی پیش مقالهای جالب در رسانهی هافینگتن پست دربارهی آثار مخرب شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام روی اعتمادبهنفس و سلامت روانی افراد منتشر شد که واکنشهای متعددی را بهدنبال داشت؛ آن مقاله، یوتیوب را بهترین و اینستاگرام را بدترین شبکهی اجتماعی برای سلامتی روانی افراد جوان معرفی میکرد. نویسندهی هافینگتن پست نوشته بود: «شبکههای اجتماعی که طبق بررسیهای صورتگرفته، اعتیادآورتر از سیگار و الکل هستند، هماکنون بهشدت بهدرون زندگی جوانان نفوذ کردهاند؛ بهحدی که به هنگام صحبت دربارهی سلامت روانی جوانان، نمیتوان از آثار مهم شبکههای اجتماعی روی این مقوله چشمپوشی کرد.»
این یعنی شبکههای اجتماعی اگر بهشکلی درست مورد استفاده قرار نگیرند، میتوانند همان آثاری را روی ما داشته باشند که الکل و حتی مواد مخدر روی مصرفکنندگانشان دارند. هر موقع کسی پستهای ما را لایک میکند یا زیر آنها کامنت میگذارد، در بدنمان دوپامین ترشح میشود و احساس لذت میکنیم. دوپامین درواقع ترکیبی آلی است که نقشی حیاتی در بدن و مغز دارد؛ تحقیقات علمی زیادی، ارتباط بین اجتماعی بودن و میزان ترشح دوپامین در بدن را اثبات کردهاند. دوپامین همچنین نقش پر رنگی در اضطراب اجتماعی دارد. همین لذت ناشی از دوپامین میتواند وابستگی ایجاد کند و حالتی اعتیادآور بهخود بگیرد.
نکتهی حائز اهمیت اینجا است که هیچکس به ما نشان نداده است که چگونه بهدرستی از شبکهای اجتماعی نظیر اینستاگرام استفاده کنیم؛ احتمالا بسیاری از شما حتی تا زمان خواندن این مقاله، چیزی دربارهی دوپامین و اثرات آن در بدن نمیدانستید. بنابراین بهطور عادی هیچ نگرانی خاصی دربارهی استفادهی بیش از حد از شبکههای اجتماعی نداشتهاید.
نگارندهی این مقاله که پیشتر به اسنپچت علاقه داشته، میگوید که حالا بیشتر درگیر اینستاگرام شده است. وی میگوید یکی از اصلیترین دلایلش برای علاقه به اینستاگرام، این است که میتوان بهسادگی در هر زمان و هر مکان لحظههای کوتاهی از زندگی را با دیگران بهاشتراک گذاشت.
اما تصور کنید که ساعت ۶ عصر است و در کافیشاپ نشستهاید، یک عصر جمعهی دلانگیز با دوست خود در کافه هستید و دربارهی موضوعی که به آن علاقه دارید، بحث میکنید؛ در همین هنگام چند نفر را درکنار خود میبینید که ظاهرا با هم دوست هستند؛ همگی سرشان را در گوشی فرو بردهاند و بهشکلی عجیب به نمایشگر آن خیره شدهاند.
این افراد با هم صحبت نمیکنند؛ خودشان را با گوشی سرگرم کردهاند، مدام ویدیوهای کوتاه میگیرند، روی آنها فیلتر میگذارند و در فضای آنلاین بهاشتراک میگذارند. برای گرفتن تصاویر سلفی، دو-سه ثانیه لبخند میزنند؛ لبخندی که از ته دل نیست و صرفا یک لبخند ظاهری بهحساب میآید. بهگونهای عکس را ثبت میکنند که انگار حضور دوربین اصلا برایشان مهم نیست و صرفا در حال خوشگذرانی با دوستان هستند. همهی این کارها را میکنند تا سرانجام عکسی که برای پستکردن در اینستاگرام میگیرند، فوقالعاده و جذاب از آب در بیاید تا نهایتا بتوانند با دو خط جملهی بزرگان، آن را پست کنند و لایک بگیرند.
بدترین نوع تنهایی، این است که با خودتان راحت نباشید.
-مارک توین، نویسندهی فقید آمریکایی
بگذارید توضیح دربارهی این بخش از مقاله را با مثالی از یکی از حسابهای کاربری محبوب اینستاگرام آغاز کنیم. چسی کینگ یکی از نخستین اینفلوئنسرهایی است که به انتشار پستهایی بهمنظور افزایش آگاهی مردم دربارهی آثار منفی شبکههای اجتماعی روی سلامتی افراد پرداخت.
وی میگوید: «حتی آن زمانهایی که جثهی بزرگی نداشتم، وقتی زیاد ورزش میکردم و غذای کمی میخوردم، همیشه میخواستم بدنم را بپوشانم؛ چرا که حس میکردم بدن بینقص و فوقالعادهای ندارم. اما حالا اولویت اصلیام این است که شاد باشم و با ظاهر فعلیام احساس راحتی کنم. امروز من از بدنم و آنچه که برایم انجام میدهد، قدردانی میکنم. ما بهدنبال نیامدهایم که همگی مثل عروسک باربی بهصورت ۲۴ساعته و هفتروز هفته، فوقالعاده بهنظر برسیم. ما انسان هستیم و همگی باید این امکان را داشته باشیم که همیشه بهطرز دیوانهواری احساس راحتی بکنیم و شاد باشیم.»
آمار بهدستآمده از تحقیق روی ۱٬۵۰۰جوان بین ۱۴ تا ۲۴سال، نشان داده است که اینستاگرام نهتنها روی روح و روان آنها آثاری جدی دارد، بلکه کیفیت خواب آنها را نیز تحتتأثیر قرار میدهد. ظاهرا این پلتفرم بهاشتراکگذاری تصویر و ویدئو، بهنوبهی خود حتی میتواند آثاری روی قلدریکردن، اضطراب، افسردگی و نوعی ترس جدی نسبت به نادیدهگرفتهشدن توسط اطرافیان داشته باشد.
آنهایی که به اینستاگرام اعتیاد پیدا میکنند، همواره نگرانند که نکند پستی را از دست بدهند و آن را لایک نکنند، بنابراین همیشه صفحهی اصلی آن را باز میگذارند و ساعات طولانی از وقت خود را در این اپلیکیشن تلف میکنند. درواقع بهدلیل همهگیر شدن اینستاگرام، امروزه سندرم FOMO (ترس از دست دادن) بهشدت رواج یافته است.
کسی که به خودش ایمان دارد، برای متقاعد کردن دیگران تلاش نمیکند؛ کسی که از خودش راضی و خشنود باشد، نیازی به تأییدشدن از سوی دیگران ندارد؛ اگر کسی خودش را قبول کند و بپذیرد، تمام دنیا نیز او را قبول میکنند.
-لائوتسه، فیلسوف مشهور چینی
مشکل اینجا است که اکثر مردم با خودشان سرراست نیستند و در حقیقت خودِ واقعیشان را در فضای آنلاین نشان نمیدهند. موضوع بحث این نیست که اینستاگرام بهعنوان یک پلتفرم، بهخودیِ خود مخرب است و آثار منفی متعددی دارد؛ موضوع اینجا است که نحوهی استفادهی اکثر ما از آن، درست نیست. کاربران این شبکهی اجتماعی نباید به هنگام حضور در آن، شخصیتی جدید برای خود بسازند و خود را مانند کس دیگری نشان دهند تا صرفا بتوانند فالوورهای خود را راضی نگه دارند؛ فالوورهایی که درهرصورت حتی اگر پستهایتان را نیز لایک کنند، در واقعیت آنطوری که فکرش را میکنید برای شما اهمیت قائل نیستند.
نباید فراموش کنیم ما در جامعهای زندگی میکنیم که اهمیت زیادی برای زیبایی و اصطلاحا باحالبودن قائل است، کسی نمیتواند این حقیقت را کتمان کند. بااینحال باید بدانید که اگر خودتان باشید، مقبولیت بیشتری خواهید داشت.
درنهایت اگر بهاینخاطر که صفحهی اینستاگرام شما تعداد فالوورهای زیادی ندارد، احساس ناراحتی میکنید و خود را آدم بدشانسی میدانید، بهخاطر داشته باشید که این سنجاب کوچولوی دوستداشتنی، بیشتر از آنچه که فکرش را بکنید فالوور دارد! پس دست از تلاش واهی بردارید، فقط خودتان باشید.
از مدتها پیش، مقامات دولتی جمهوری اسلامی ایران و علیالخصوص رئیس جمهور و وزیر ارتباطات، به لزوم راهاندازی دولت الکترونیک اشاره کرده و تأکید زیادی روی آن داشتهاند. این مفهوم به چه معنا است و چه کاربردهایی بهدنبال دارد؟ آیا راهاندازی دولت الکترونیک میتواند نیازهای ضروری مردم را مرتفع سازد؟ ایران چه اقداماتی در این زمینه انجام داده است؟
مفهوم «دولت الکترونیک» (برگردان فارسی عبارت Electronic Government یا همان E-Government) به استفاده از دستگاههای ارتباطیِ الکترونیکی، رایانهها و اینترنت بهمنظور ارائهی خدمات عمومی به شهروندان و دیگر افراد حاضر در یک کشور یا منطقه اشاره دارد. درواقع خدماتی که دولت الکترونیک ارائه میدهد، اَشکال مختلفی بهخود میگیرد؛ از جمله «تعاملات دیجیتالی بین شهروندان و دولت» (C2G)، «تعاملات دیجیتالی بین یک دولت با دیگر سازمانهای دولتی» (G2G)، «تعاملات دیجیتالی بین دولت و شهروندان» (G2C)، «تعاملات دیجیتالی بین دولت و کارمندان» (G2E) و نهایتا «تعاملات دیجیتالی بین دولت و کسبوکارها» (G2B). در ادامهی مقاله، این مفاهیم را بیشتر مورد بررسی قرار خواهیم داد.
اما برای فهم بیشتر، بهتر است این تعاریف را واکاوی کنیم. در حالت کلی، بهلطف وجود دولت الکترونیک، شهروندان یک کشور میتوانند با تمامی بخشهای دولت در ارتباط باشند؛ دولت الکترونیک همچنین دخالت مردم را در امر دولتداری با بهرهگیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) تسهیل میکند. البته «دولت الکترونیک» تنها عبارتی نیست که برای تعاریف یادشده مورداستفاده قرار میگیرد؛ در برخی مواقع، از عباراتی مشابه نظیر «دولتداری اینترنتی»، «دولت دیجیتالی» و «دولت آنلاین» هم استفاده میشود.
اگر دولت الکترونیک واقعا در یک کشور اجرا شود، باید ساکنین آنجا بتوانند ازطریق اینترنت و با مراجعه به وبسایت رسمی هر شهر، بهسادگی با کارمندان دولتی آن شهر ارتباط برقرار کنند و بهتعامل بپردازند؛ طبق تعریف، این تعاملات باید ازطریق راههایی مثل رابط کاربری گرافیکی (GUI)، پیامرسانی فوری (Instant Messaging) و موارد مشابه صورت پذیرد. درضمن این امکان باید فراهم شود تا شهروندان ازطریق محتوای ویدیویی و صوتی، بهخوبی با مسائل فعلی دولت آشنا شوند.
تفکر اصلی پشت دولت الکترونیک، به استفاده از فناوری بهمنظور تسهیل دسترسی مردم به خدمات دولتی مربوط میشود و بههمین دلیل مزایای فراوانی برای شهروندان و کسبوکارها بهدنبال دارد. هر کشور برای تبدیلشدن به یک دولت الکترونیک، باید بیش از هر چیزی روی مواردی مثل استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و بهطور ویژه اینترنت بهعنوان ابزاری برای دستیابی به دولتی بهتر، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تمامی بخشهای سازمانهای دولتی و بهینهسازی مستمر ارائهی خدمات ازطریق فناوری و اینترنت متمرکز باشد.
در بخشهای ابتدایی مقاله، به انواع شکلهای خدمات دولت الکترونیک اشاره کردیم، حال زمان آن رسیده است تا به بررسی دقیقتر آنها بپردازیم. نخستین شکل ارائهی خدمات، G2C یا خدمات دولت به شهروندان است. این مفهوم به انجام کارهایی اشاره دارد که ارتباط بین مردم و دولت را هرچهبیشتر، تسهیل کند؛ برای مثال، حکومت باید وبسایتهایی ویژه را راهاندازی کند تا مردم بتوانند با مراجعه به آنها به دانلود کردن فرمها، اطلاعات دولت فعلی و موارد مشابه بپردازند. بهطور کلی، هدف G2C این است که دولت مجموعهی متنوعی از خدمات مبتنی بر ICT را بهروشی کارآمد و کمهزینه به شهروندان ارائه دهد تا با بهرهگیری از فناوری، ارتباط بین دولت و مردم تقویت شود.
خود خدمات G2C نیز شکلهای مختلفی بهخود میگیرند. بستری نظیر «ارتباطات دو طرفه» (Two-Way Communications) به شهروندان امکان میدهد تا مستقیما با برخی مدیران دولتی در ارتباط باشند و به آنها پیام دهند. از این طریق، امکان رأیگیری الکترونیکی نیز فراهم میشود. با بهرهگیری از این بستر، مردم میتوانند بهراحتی تراکنشهایشان را نظیر هزینههای خدمات شهری بهصورت آنلاین یا ازطریق گوشی همراه خود انجام دهند. افزون بر این موارد، با راهاندازی دولت الکترونیک، خدمات دیگری نظیر تغییر نام یا آدرس محل سکونت مردم یا درخواست برای عضویت در سرویسهای مختلف، ازطریق همین بستر صورت میگیرد و لازم نیست افراد الزاما بهصورت حضوری به ادارات مراجعه کنند.
با همه اینها نباید فراموش کرد که راهاندازی چنین خدماتی، هزینههای بسیار زیادی را چه در زمینهی توسعه و چه در زمینهی پیادهسازی، به دولت تحمیل میکند. در این بین، برای عملی کردن این خدمات موانع متعددی وجود دارد؛ از جمله اینکه عدهی قابلتوجهی از مردم بهویژه ساکنان مناطق روستایی، به اینترنت دسترسی ندارند. بهعلاوه خدمات مبتنی بر G2C میتواند برای آن افرادی که زیاد با رایانه سروکار ندارند، دردسرساز شود. درکنار همهی اینها، بسیاری از افراد نگرانیهایی بابتحریم شخصی خود در دنیای وب دارند که کاملا منطقی است.
دومین شکل ارائهی خدمات که اتفاقا یکی از اصلیترینِ آنها است، G2E یا خدمات دولت به کارمندان است. طبق تعریف، G2E به برقراری ارتباط بین مجموعهای از ابزار آنلاین، منابع مخصوص و مقالات اشاره دارد؛ ارتباطی که به کارمندان کمک میکند تا از این طریق، تعامل سازنده و مناسبی را با دولت و شرکتی که در آن کار میکنند، برقرار سازند. با بهرهگیری از این خدمات، اسناد مهم را میتوان بهسادگی و ازطریق فضای آنلاین با دیگر همکاران بهاشتراک گذاشت. راهاندازی دولت الکترونیک، کارمندان را قادر میسازد تا دیگر متکی به اسناد کاغذی نباشند؛ آنان میتوانند بهجای چاپ یا فکس کردن اسناد مهم، بهسادگی آنها را ازطریق فضای وب برای همکارانشان در جایجای کشور بفرستند. کشورهایی نظیر آمریکا، هنگ کنگ و نیوزیلند مدتها است که از خدمات مبتنی بر G2E استفاده میکنند.
سومین شکل، G2G است که مزایای متعددی را بهدنبال دارد. این مقوله، بهطور کلی مجموعهای از اهداف مشخص را دنبال میکند؛ از جمله برقراری تعامل بین سازمانهای مختلف دولتی در بستری امن؛ ارائهی خدمات مختلف مبتنی بر وب و دموکراسی دیجیتالی. در این نوع خدمات، بین سازمانها، ادارات، مقامات رسمی و دیگر بخشهای دولت، ازطریق فضای آنلاین، ارتباط و تعامل برقرار میشود. بیشترین مورد استفاده از این نوع خدمات، در بریتانیا دیده شده است.
چهارمین شکل اصلی خدمات دولت الکترونیک، G2B یا خدمات دولت به کسبوکارها است. از این طریق و بهواسطهی فضای آنلاین، بین دولت و بخش تجاری ارتباط برقرار میشود. G2B اهداف مشخصی را دنبال میکند؛ از جمله کاهش مشکلات و چالشهای موجود برای کسبوکارها، ارائهی اطلاعاتِ آنی به آنها و... .
راهاندازی دولت الکترونیک میتواند بهنوبهی خود سهم مهمی در کاهش هزینههای کسبوکارها و همچنین تسهیل تعامل آنها با دولت داشته باشد. تعامل بین دولت و کسبوکارها بیشک میتواند زمانی را که کسبوکارها برای عملیکردن معاملاتشان صرف میکنند، کاهش دهد؛ برای مثال، دیگر لازم نیست نمایندگان کسبوکارها بهصورت حضوری به دفاتر دولتی مراجعه کنند و بهجای آن، کارهای مرتبط بهصورت آنلاین و تنها با چند کلیک انجام میپذیرد.
با آغاز بهکارِ دولت الکترونیک، اطلاعات مهم بیشتری از جایجای کشور استخراج میشود، اطلاعاتی که دانستن آنها برای کسبوکارها اهمیت زیادی دارد؛ درضمن راهاندازی دولت الکترونیک باعث میشود تا آن اطلاعات بهشکلی شفافتر و دقیقتر بیان شوند.
یکی از فاکتورهای کلیدی در موفقیت کسبوکارها، بیشک به توانایی آنها برای پیشبینی آینده ازطریق تحلیل دادههای موجود و برنامهریزی درست برمیگردد. دولت الکترونیک میتواند اطلاعات اقتصادی و دموگرافیک زیادی را با جزییات دقیق جمعآوری کند و کسبوکارها میتوانند ازطریق برقراری تعامل با دولت، به این اطلاعات دسترسی پیدا کنند و با بهرهگرفتن از آنها، مسیر موفقیت اقتصادی خود را هموار سازند.
درحالی که با بیان عبارت دولت الکترونیک، ذهن عدهی زیادی از مردم به سمت «دولت آنلاین» یا «دولت مبتنی بر اینترنت» معطوف میشود، اما افراد باید بدانند که در دولت الکترونیک میتوان از بسیاری از فناوریهای غیر اینترنتی نیز بهره گرفت. برخی از شکلهای غیر اینترنتی حاضر در دولت الکترونیک شامل تلفن، فکس، دستیار دیجیتال شخصی (PDA)، پیام کوتاه متنی، پیام چندرسانهای (MMS)، شبکهها و خدمات بیسیم، بلوتوث، دوربینهای مداربسته، سیستمهای ردیاب، سامانههای بازشناسی با امواج رادیویی (RFID)، تاییدهویت بیومتریک، کارتهای شناسایی، ایستگاههای رأیگیری غیر آنلاین و... هستند.
با همهی مزایا و نکات مثبتی که راهاندازی دولت الکترونیک میتواند بهدنبال داشته باشد، اما همواره مخالفتهایی با این مقوله وجود داشته است. شاید اصلیترین مانع دولت الکترونیک، عدم دسترسی همگانی و یکسان مردم به رایانه و اینترنت باشد.
افرادی که جزو اقشار کمدرآمد قرار میگیرند، افرادی که بیخانمان هستند و همچنین افرادی که در مناطق روستایی ساکن هستند، در اغلب موارد هیچگونه دسترسی به اینترنت ندارند یا اگر هم داشته باشند، دسترسیشان محدود است. از دیگر موانع دولت الکترونیک میتوان به این موضوع اشاره کرد که در اغلب مواقع، افراد نمیتوانند به اطلاعاتی که در فضای وب میبینند، بهطور کامل اطمینان کنند.
راهاندازی دولت الکترونیک بدون هیچ شک و شبههای، هم مزایای خوبی دارد (چه برای خود دولت و چه برای مردم) و هم میتواند پیامدهایی را بهدنبال داشته باشد. این کار تاثیرات قابلتوجهی روی اقتصاد، فضای اجتماعی و بخشهای سیاسی میگذارد. مورد مهم دیگر، افزایش تخریبپذیری دولت ازطریق حملات سایبری احتمالی است؛ البته که با راهاندازی دولت الکترونیک، مقامات به تولید بسترهای حفاظتی مناسب نیز روی خواهند آورد؛ اما درهرصورت همواره نوعی نگرانی در افکار عمومی وجود خواهد داشت.
از آنجایی که مقولهی دولت الکترونیک در بسیاری از کشورهای جهان هنوز مراحل اولیهی توسعهی خود را سپری میکند، تزریق آن به بخشهای مختلف حکومت بههیچوجه کار سادهای نیست و زمان و هزینهی زیادی را میطلبد. تبدیل سریع و بیبرنامهی شیوههای دولتداری قدیمی به شیوههای مدرن، میتواند بهجای مفید بودن، مشکلاتی را بههمراه بیاورد.
با همهی اینها، همانطور که پیشتر اشاره کردیم، هدف نهایی دولت الکترونیک این است که حکومت بتواند خدمات عمومی بیشتری را بهشکلی کارآمد و کمهزینه، به مردمش ارائه دهد؛ راهاندازی دولت الکترونیک باعث میشود که حکومت شفافتر با مردمش صحبت کند. شفافیت حکومت با مردم، موضوع بسیار مهمی است؛ زیرا به مردم امکان میدهد تا بدانند که دولتشان روی چه مسائلی در حال کار است و چه سیاستهایی را دنبال میکند.
با راهاندازی دولت الکترونیک، انجام دادن کارهای ساده، سادهتر از قبل میشود. تغییر دادن اطلاعات شخصی شهروندان نظیر وضعیت تأهل، تغییر نام یا تغییر آدرس محل زندگی در حالت معمول، پروسهای زمانبر است و به کاغذبازیهای زیادی نیاز دارد. دولت الکترونیک، عملیکردن این کارها را برای شهروندانش ساده میکند.
دولت الکترونیک، روشی نوین برای مشارکت هرچهبیشتر مردم در پویشهای سیاسی است. این مقوله میتواند درصد شرکت مردم در رأیگیریها را افزایش و از طرفی دیگر، هزینههای مربوطبه کسبوکارها را کاهش دهد. از میان مزیتهای کلی دولتداری الکترونیکی میتوان مواردی مثل کاهش فساد مالی، شفافیت حکومت با مردم، افزایش راحتی، رشد تولید ناخالص داخلی (GDP)، کاهش هزینهها و تعامل بیشتر مردم با دولت را برشمرد.
دستیابی به دولت الکترونیکی تنها در صورتی امکانپذیر است که دولت و تمامی نهادها، بهخوبی برای آن آماده شده باشند. راهاندازی دولت الکترونیکی، روندی یکی-دو روزه نیست و باید برای آن برنامهریزی ویژهای انجام داد. برخی از معیارهایی که هر دولت قبل از ورود به این حوزه باید در نظرشان بگیرد، شامل مواردی مثل سرمایهگذاری در زیرساختهای ارتباطی، اختصاص دادن بودجهی مناسب، اطمینان از امنبودن، ارزیابی جوانب مختلف، سرعت اتصال اینترنت، آگاه کردن مردم از مفهوم کلی دولت الکترونیک، بررسی امکان عملیکردن آن در تمامی نهادهال دولتی و... است.
سالها پیش، دولت ایران در گزارشی جامع، از طرح ویژهای به نام تکفا (طرح توسعه و کاربرد فناوری ارتباطات و اطلاعات ایران) رونمایی کرد. تدوین تکفا در سال ۱۳۸۰ انجام شد و یک سال بعد، این طرح پس از بهتصویبرسیدن در هیئت دولت، ابلاغ شد. این طرح تا پایان دولت دوم سید محمد خاتمی اجرا شد، اما مرحلهی دوم آن (طرحی موسوم به تکفا ۲) هیچگاه بهمرحلهی اجرایی نرسید. در این طرح آمده بود که اکثر نهادهای دولتی باید در سریعترین زمان ممکن، خدماتشان را ازطریق فضای مجازی ارائه دهند.
راهاندازی دولت الکترونیک طی سالهای اخیر بهشدت در میان تمامی دولتها رواج یافته و همه بهدنبال دستیابی به آن هستند. ایران نیز همواره جزو این کشورها بوده و نشان داده است که اهمیت زیادی به اجرایی شدن این اتفاق میدهد.
نباید فراموش کرد که توسعهی دولت الکترونیک از مدتها پیش در ایران آغاز شده و در برخی حوزهها فعال است. گرچه نمیتوان پیشرفت چند سال اخیر کشورمان را در زمینهی دولت الکترونیک چشمگیر بهشمار آورد؛ اما درهرصورت برداشتن قدمهایی در این زمینه، کاری مثبت بوده است. امروزه سایتهای دولتی متعددی در ایران وجود دارند که هر یک بهنوبهی خود، به برقراری روابط دیجیتال کمک شایانی کردهاند.
از مدتها پیش، دفاتر دولت الکترونیک در برخی شهرها باز شده و سرویسهای متعددی را به مردم ارائه میدهد. با درنظرگرفتن همهی اینها، ذکر این نکته ضروری است که راهاندازی یک دولت واقعا الکترونیکی، نیازمند عزم جدی است و ایران هنوز فاصلهی نسبتا قابلتوجهی با راهاندازی دولت الکترونیکی در حد کشورهای پیشرفتهی امروزی دارد.
براساس جدیدترین آمار منتشرشده از سوی سازمان ملل، ایران با داران بودن شاخص توسعهی دولت الکترونیک ۰.۶۰۸۳، در رتبهی ۸۶ از میان ۱۹۳ کشور جای گرفته است که آنچنان آمار جالبی بهشمار نمیآید، با اینهمه ارتقای ۲۰ رتبهای ایران طی یک سال اخیر میلادی، میتواند نوید بهتر شدن اوضاع را در آینده بدهد. درضمن، از روزهای نخست روی کار آمدن دولت دوازدهم، وزارت ارتباطات همواره توجه ویژهای به این مقوله نشان داده است.
آمار اخیر منتشرشده، نشان از روند سریع توسعهی دولت الکترونیک در ایران دارند. طی یک سال اخیر، میزان بازدید از وبسایت ملی خدمات دولت هوشمند (iran.gov.ir) با رشد درخورتوجهی مواجه شده است، موضوعی که کاهش مراجعات حضوری و پیشروی بهسمت دستیابی به دولتداری الکترونیکی را بهخوبی نشان میدهد.
درگاه ملی خدمات دولت هوشمند از مدتها پیش کار خود را آغاز کرده و خدمات الکترونیکی متنوعی را ارائه میدهد تا ایران از این طریق با سرعت معقولتری بهسمت دستیابی به دولت الکترونیکی حرکت کند. یکی از اقدامات جالب برای راهاندازی این سایت، امکان برقراری ارتباط با ریاست جمهوری است. بر این اساس مردم میتوانند شکایات و انتقادات خود را ازطریق این سایت به دست حسن روحانی برسانند. کاربران این وبسایت همچنین میتوانند به بیان طرح و ایدههای خود نیز بپردازند.
انجام کارهای دیگری نیز نظیر پرداخت الکترونیکی مالیات ازطریق درگاه ملی خدمات دولت هوشمند فراهم شده است. خدمات شناسنامهای نظیر تعویض شناسنامه، تغییر نام و ثبت وفات و صدور گواهی فوت از جملهی دیگر خدماتی هستند که این درگاه ارائه میدهد. از میان دیگر خدمات این درگاه میتوان به پیشبینی هوا و خدمات عامهی هواشناسی، سرویس پست پیشتاز شرکت پست جمهوری اسلامی ایران، خدمات مربوطبه وزارت راه و شهرسازی نظیر رفع مشکلات راه روستایی و خدمات شهری، خدمات سازمان نظام پزشکی، استعلام قیمت دارو و... اشاره کرد که همگی قدمهایی روبهجلو بهشمار میآیند و در نوع خود قابلتوجه هستند.
اپلیکیشن دولت همراه یکی دیگر از اقدامات اخیر ایران برای پیشرفتن به سوی دستیابی به دولت الکترونیکی است. این اپلیکیشن که هنوز در مرحلهی آزمایشی بهسر میبرد، خدمات متنوعی را به کاربر ارائه میدهد و انجام بسیاریها از کارها را تسهیل میکند.
دولت همراه خدمات مختلفی را در حوزههای تأمین اجتماعی (آخرین سابقه و دستمزد بیمهشدگان و...)، وزارت صنعت (فعالسازی گوشی، استعلام اصالت دستگاه و...)، سازمان بهزیستی (آخرین واریزی مستمری، کمیسیون پزشکی و...)، ثبت احوال، هواشناسی، بورس و دیگر موارد، ارائه میدهد.
درواقع دولت با عرضهی اپلیکیشن «دولت همراه» قدم روبهجلوی مهمی را در زمینهی دولت الکترونیک برداشته است. بدین صورت که مردم برای انجام برخی کارهای مهم، دیگر لازم نیست بهصورت حضوری به ادارات مراجعه کنند. آنطور که خبرگزاری ایسنا مینویسد، چنین اپلیکیشنی میتواند ضمن شفافسازی عملکرد نهادها، کمک شایانی به حل چالشهایی مثل آلودگی هوا و اشتغال بکند.
همانطور که پیشتر گفتیم، یکی از اصلیترین کاربردهایی که دولت همراه برای مردم فراهم میکند، این است که دیگر لازم نیست بهصورت حضوری به ادارات بروند و کارهایشان را پیگیری کنند. روحانی نیز بارها در اجلاسهای مختلف تاکید کرده است که راهاندازی چنین سرویسی از جوانب زیادی اهمیت دارد؛ وی میگوید که بهلطف راهاندازی دولت الکترونیک، هم فساد کاهش مییابد و هم مردم نیازی نیست برای انجام کارهای اداری، به طبقات بالای ساختمانهای اداری مراجعه کنند.
در وبسایت رسمی دولت همراه از موارد مهمی مثل «صدور مجوز قانونی بهرهبرداری از خدمات پس از انجام ارزیابیهای استاندارد سامانههای همراه»، «ایجاد دایرکتوری جامع نرمافزارها و خدمات تحت موبایل»، «دستهبندی نرمافزارها و سهولت دسترسی به نرمافزارهای خاص» و «امکان مقایسهی نرمافزارها و اخذ نظر کاربران» بهعنوان کارکردهای این اپلیکیشن یاد شده است. این اپلیکیشن را میتوان با مراجعه به وبسایت رسمی سامانهی دولت همراه برای سیستمعاملهای اندروید و iOSتهیه کرد.
ایسنا بهنقل از مسئولان دولتی مینویسد هدف اصلی دولت همراه این است که خدمات متنوعی را در قالب یک زنجیرهی واحد بر بستر گوشیهای هوشمند به شهروندان ایرانی ارائه دهد. این سامانه ۲۴ ساعته در هفت روز هفته در دسترس است و این یعنی مردم در هر زمان و مکانی که بخواهند میتوانند از مزیتهای آن استفاده کنند. امروزه عدهی درخورتوجهی از شهروندان ایرانی به استفاده از دولت همراه روی آوردهاند.
دولت همراه هماکنون خدمات عمدهای را در حوزههای مختلف ارائه میدهد و طبق گفتهی مسئولان بهمرور زمان و بهلطف همکاری با بانک مرکزی، آموزشوپرورش و ادارهی گمرک ویژگیهای بیشتری به آن اضافه خواهد شد.
با نگاهی کلی به اپلیکیشن، به این موضوع پی میبریم که برای طراحی دولت همراه دقت زیادی صرف شده است. استفاده از قلم زیبا، داشتن محیط کاربری سرراست و دستهبندی موضوعی، همگی باعث شدهاند تا استفاده از دولت همراه کاری ساده و لذتبخش باشد. مورد مهمی که باید بدانید، این است که بهمنظور دسترسی به تمامی سرویسها، لازم است کد ملی و تاریخ تولد خود را نیز در اختیار اپلیکیشن قرار دهید.
با همهی اینها باید دید که آیا دولت میتواند از پس موانع مهم دستیابی به دولتداری الکترونیکی بر بیاید یا خیر؟ چه تمهیداتی برای افراد ساکن در مناطق روستایی که اکثرا به اینترنت باکیفیت دسترسی ندارند، اندیشیده خواهد شد؟ گذر زمان، بیشک جواب این سؤالات را برایمان مشخص خواهد کرد.
مایکروسافت ابتدای ماه جاری میلادی اعلام کرد که فناوری اختصاصی خود را برای مرورگرهای وب کنار خواهد گذاشت. ردموندیها قصد دارند برای توسعهی نسخهی بعدی مرورگر خود، از موتور رندر کرومیوم استفاده کنند و بهنوعی یک کپی از گوگل کروم بسازند. خبر فوق، نمادی از تسلیم شدن مایکروسافت پس از دههها نبرد در میدان مرورگرها بود.
جو بلفیوره، یکی از معاونان گروه ویندوز مایکروسافت، ابتدای ماه جاری میلادی در پستی وبلاگی نوشت:
ما قصد داریم تا از پروژهی متنباز کرومیوم برای ایجاد سازگاری بیشتر برای مشتریانمان استفاده کنیم. بهعلاوه، دردسرهای توسعهدهندگان وب هم برای هماهنگ و سازگار کردن محصولاتشان، کاهش خواهد یافت.
اگرچه بلفیوره، خبر از رویآوردن به جامعهی متنباز را رسانهای کرد؛ اما اشارهای به خلاصهی تاریخچهی ردموندیها از ابتدای قرن ۲۱ در نبرد مرورگرها نداشت. در آن زمان مایکروسافت پس از شکست دادن نتاسکیپ، ۹۰ درصد از بازار مرورگرها را در اختیار داشت.
سقوط مایکروسافت در بازار مرورگرها، اگرچه زمان زیادی برد اما اجتنابناپذیر بود. همانطور که خود مدیران نیز به آن اذعان کردند، اشتباهاتی در این مسیر رخ داد که در ادامهی مقاله، به ۶ مورد از مهمترین آنها میپردازیم.
گوگل از زمان عرضهی مرورگر خود در سال ۲۰۰۸، هر ۶ تا ۸ هفته آن را بهروز میکرد. موزیلا نیز سرعت ۶ هفتهای را از ابتدای سال ۲۰۱۱ برای فایرفاکس در پیش گرفت. دراینمیان، مایکروسافت در روند کند بهروزرسانی قبلی خود گرفتار شده بود.
اینترنت اکسپلورر، قابلیتهای جدید را در هر بهروزرسانی اصلی خود دریافت میکرد. برخی از این بهروزرسانیها مانند نسخهی ۵ به ۶، حدود پنج سال زمان نیاز داشت. کمترین دوران بهروزرسانی این مرورگر نیز از نسخهی ۱۰ به ۱۱ بود که حدود یکسال زمان برد. بهطور خلاصه، در طول ۱۰ سالی که از زمان عرضهی کروم میگذرد، این مرورگر ۷۰بار بهروزرسانی دریافت کرد و IE تنها ۴بار بهروز شد.
حتی مرورگر اج که مایکروسافت با عنوان مرورگر مدرن خود معرفی کرد، با سرعتی بسیار پایین پیشرفت میکرد. اج در بهترین حالت و سریعترین بهروزرسانی، قابلیتهای جدید را هر ۶ ماه یکبار دریافت میکرد. اگرچه سرعت بهروزرسانی اج نسبت به اینترنت اکسپلورر یک پیشرفت فوقالعاده محسوب میشد، اما نسبتبه رقبایی همچون کروم و فایرفاکس، یک فاجعه بود.
پس از مدتی، اخباری منتشر شد که مایکروسافت، بهروزرسانی اج را با ویندوز ۱۰ هماهنگ خواهد کرد تا مرورگر نیز با سرعت بیشتری بهروز شود. بههرحال آن برنامه هم اجرا نشد و بهروزرسانی اج، سرعت مناسب را نداشت.
مایکروسافت در نسخهی ۱۱ اینترنت اکسپلورر اعلام کرد که توسعهی این مرورگر را پایان خواهد داد. نسخهی ۱۱، همان نسخهای بود که با ویندز ۱۰ عرضه شد. از زمان عرضهی ویندوز ۱۰ در میانهی سال ۲۰۱۵، اینترنت اکسپلورر نیز بهروزرسانیهای متعدد امنیتی دریافت میکرد. البته، هیچگاه خبری از قابلیتهای جدید در مرورگر نبود. درواقع ردموندیها بهجای پرداختن به مرورگر قدیمی، تمام نیروی خود را برای توسعهی محصول جدید یعنی اج، بسیج کرده بودند.
تغییر مسیر ناگهانی و شدید مایکروسافت، به این معنی بود که آنها تقریبا همهی مشتریهای قدیمی خود را رها کردهاند. در شروع سال ۲۰۱۶، حدود ۸۹ درصد از کامپیوترهای شخصی از انواع سیستمعامل ویندوز شامل XP، ویستا، ۷، ۸ یا ۸.۱ استفاده میکردند. درواقع از هر ۱۰ دستگاه کامپیوتر، تعداد ۹ دستگاه ویندوزی بودند و با مرورگری روبهموت بهنام IE سروکار داشتند.
با قرار گرفتن اینترنت الکسپلورر در موقعیت توقف و بهروزرسانی سالانه هفت یا هشتبارهی کروم و فایرفاکس، کاملا قابل پیشبینی بود که کاربران از IE به مرورگری تازهتر و جدیدتر کوچ کنند.
تصمیم مایکروسافت بر ارائهی اج تنها در ویندوز ۱۰، نوعی غرور سازمانی محسوب میشد. آنها قصد داشتند دورانی تازه در بخش مرورگرهای خود ایجاد کنند و بههمین دلیل، خط مرزی بین محصول قدیمی و جدید کشیدند. ردموندیها بهروشنی انتظار داشتند که کاربران، با سرعت و گسترهی بسیار بالا، به ویندوز ۱۰ مهاجرت کنند.
بهترین توضیح برای انتظار و برنامهریزی مایکروسافت در ارتباط با نفوذ و گسترش ویندوز ۱۰، ارائهی رایگان آن بهمدت ۱۲ ماه بود. دلیل اصلی این بخشش ردموندیها نیز، برنامهی آنها برای رسیدن به یک میلیارد نصب فعال ویندوز ۱۰ در مدت دو تا سه سال پس از عرضه بود.
مایکروسافت، امید زیادی به اج داشت. آنها ابتدا انتظار داشتند که در بازار ۱.۵میلیاردی کامپیوترهای شخصی، یک میلیارد ویندوز ۱۰ داشته باشند. سپس، امیدواری آنها به این ایده بود که مرورگر پیشفرض در سیستمعامل، پیروز خواهد بود؛ ایدهای که امروز بهنوعی منسوخ شده است. درنهایت آنها امیدوار بودند که شکستهای پیاپی IE، با رشد سریع اج جبران خواهد شد؛ امیدی که هیچگاه به حقیقت نپیوست.
روشهای مایکروسافت برای پیشفرض نگهداشتن مرورگر اج در ویندوز ۱۰، تهاجمی و گاهی ضد علایق کاربران بود. در نسخههای اولیه، جابهجایی اج با مرورگری دیگر بهعنوان مرورگر پیشفرض، بسیار دشوار بود. بههرحال، استراتژیهای تهاجمی هم موفق نبودند و تنها یکسوم از کاربران ویندوز ۱۰، از مرورگر اج استفاده میکردند. تا ماه نوامبر سال جاری میلادی، این رقم به ۱۱ درصد رسید که یک سقوط تاریخی برای مرورگر پیشفرض محسوب میشود.
بخشی از عدم استقبال کاربران از اج، بهخاطر جاذبهی بالای کروم بود. مرورگر گوگل در سال ۲۰۱۵ حدود یکسوم از کاربران وب را به پلتفرم خود جذب کرده بود و از آن زمان نیز، آمار روبهرشدی داشت. بهعلاوه، شکستهای خود اج نیز در طرد شدنش از سوی کاربران بیتأثیر نبود. یکی از دلایل اصلی شکستهای اج، قابلیتهای محدود آن بود؛ بهعنوان مثال، مرورگر ردموندیها در ابتدا از هیچ نوع افزونهای پشتیبانی نمیکرد.
مایکروسافت با اعلام مهاجرت از موتور رندر EdgeHTML به Blink (محصول پروژهی متنبار کرومیوم که زیربنای مرورگر کروم است)، شکستهای بزرگتری را به خود تحمیل کرد. اعلام آنها مبنی بر افزایش سازگاری اج پس از بهکارگیری کرومیوم، همان اعتراف به شکست رسمی محسوب میشود.
موتور رندر EdgeHTML بهخاطر روند کند بهروزرسانی، هیچگاه توانایی بالایی در رقابت با دیگران نداشت. در بهترین حالت، موتور رندر ردموندیها در سرعت بازکردن صفحات وب، عقبتر از کروم قرار میگرفت. با توسعهی پایگاه کاربران کروم، توسعهدهندهها بیشازپیش محصولات خود را برای مرور بهتر در موتور کرومیوم بهینهسازی میکردند. چنین روندی، در ابتدای قرن ۲۱ به شکلی دیگر رخ میداد. در آن زمان، توسعهدهندهها، وبسایتهای خود را برای هماهنگی هرچه بیشتر با IE6 توسعه میدادند.
اج، اعتبار خوبی در ارتباط با بارگذاری مناسب صفحات وب نداشت. بههرحال، شاید کوچ به موتور کرومیوم، این چالش را برای ردموندیها حل کند.
همانطور که قبلا گفتیم، اشتباهات مایکروسافت به دوران پیش از اج باز میگردد. آنها یک سال پیش از عرضهی ویندوز ۱۰، شوک بزرگی به کاربران مرورگرهای خود وارد کرده و بهنوعی آن بخش را رها کردند.
در اوت سال ۲۰۱۴، مایکروسافت اعلام کرد که پشتیبانی از اینترنت اکسپلورر را پایان خواهد داد تا کاربران، به مرورگری سازگار با سیستمعامل جدید خود مهاجرت کنند. چنین خبری، بهمعنای حذف یکسال پشتیبانی IE7، چهارسال پشتیبانی IE8 و IE9 و هفتسال پشتیبانی باقیماندهی IE10 بود. طبق خبر اعلامشده، از آن پس فقط IE11 پشتیبانی شرکتی را دریافت میکرد.
بیانیه و قانونی که مایکروسافت منتشر کرد، نوعی بدعت در صنعت مرورگرها محسوب میشد. تا آن زمان هیچ توسعهدهندهی مرورگری پیش از پایان دوران پشتیبانی از محصولش، از کاربران انتظار مهاجرت به نسخههای جدید نداشت.
مایکروسافت، انتظار افزایش ناگهانی کاربران IE11 را میکشید اما بهسرعت ناامید شد. وقتی بیانیهی شرکت در ژانویهی سال ۲۰۱۶ بهصورت نهایی اجرا شد، کاهش شدیدی در آمار کاربران رخ داد. در سال ۲۰۱۶، سهم مایکروسافت از بازار مرورگرها حدودا نصف شد. دراینمیان، نسخهی ۱۱ اینترنت اکسپلورر نیز بهجای افزایش کاربران، با کاهش ۳۰ درصدی آنها در ۹ ماه اول روبهرو بود.
اگرچه نمیتوان تاریخ را در صورت رخ دادن اتفاقات دیگر پیشبینی کرد، اما اجبار کاربران مبنی بر مهاجرت از نسخههای قدیمی، با کاهش آنها بیارتباط نبود. البته کسی نمیداند اگر چنین اجباری هم وجود نداشت، چه آیندهای در انتظار اینترنت اکسپلورر بود.
بههرحال اجبار کاربران اینترنت اکسپلورر به تغییر مرورگر، موجب شد تا اکثر آنها به کروم مهاجرت کنند. درواقع آنها بهجای تغییر نسخهی IE یا تغییر ویندوز، استفاده از مرورگر رقیب را انتخاب کردند.
طبق آخرین آمار، کروم در بخش مرورگرهای موبایل، همهی رقبا را شکست داده است. براساس گزارش منتشرشده از سوی شرکت تحلیلی NET Applications، میزان ۶۲درصد از کاربران مرورگرهای موبایلی، از مرورگر گوگل استفاده میکنند. سافاری اپل بهلطف آیفون و آیپد ۲۹درصد از بازار را در اختیار دارد و سومین مقام با کمتر از ۲درصد، به فایرفاکس میرسد.
مایکروسافت در بازار مرورگرهای موبایلی، مقدار بسیار ناچیز ششدهم درصد سهم دارد. عددی بسیار کوچک که بهاندازهی رقم گرد کردن سهم کروم است.
البته، آمارهای بالا کاملا طبیعی هستند. نسخهی دسکتاپ کروم، از محبوبیت و قابلیت چند پلتفرمی نسخهی موبایل آن بهره میبرد. در بخش موبایل، کاربران اندروید برای استفاده از پلی استور باید کروم را نیز بهصورت پیشفرض نصب کنند. سافاری هم اگر مرورگر پیشفرض iOS نبود، در بخش دسکتاپ آنچنان محبوبیت نداشت.
بههرحال، مایکروسافت در نفوذ به پلتفرم موبایل موفق نبود. بههمین دلیل، نسخهی دسکتاپ مرورگر آنها نیز هیچ پشتیبانی و کمک خاصی از بخش موبایل دریافت نمیکرد. البته ردموندیها پس از خسارتهای میلیارددلاری از بحران نوکیا، تقریبا بهطور کامل از دنیای موبایل خارج شدند و در حوزههای تبلت و دستگاههای هیبریدی تمرکز کردند.
اگر گذشته برای مایکروسافت و بازار موبایل آن متفاوت بود، میشد انتظار آیندهای بهتر را برای اج داشت. اگر سهم ترکیبی موبایل و دسکتاپ مرورگر اج بیشتر بود، توسعهدهندهها نیز مجبور به هماهنگی بیشتر با آن میشدند و زمانی، مرورگر مایکروسافت به یک محصول مستقل و کاربردی تبدیل میشد.
فیسبوک و دنیای ارز دیجیتال سال خوبی را پشتسر نگذاشتند. هر دوی آنها با شکستهای متعددی روبهرو شدند و امسال را میتوان یکی از بدترین سالهای تاریخ آنها نام گذاشت. آیا ترکیب این دو بازیگر مهم دنیای فناوری، به بهبود روند هر دوی آنها کمک خواهد کرد؟ ظاهرا فیسبوک چنین تصوری دارد.
غول شبکههای اجتماعی جهان، ابتدای سال جاری میلادی بهصورت مخفیانه بخشی اختصاصی را برای تحقیق در حوزهی بلاک چین تأسیس کرد. مدیریت این بخش بر عهدهی دیوید مارکوس، مدیر پیشین پیپال است. در ابتدای ماه جاری میلادی نیز خبر توسعهی ارز پایدار توسط فیسبوک منتشر شد. ارز پایدار فیسبوک، با هدف آسانسازی تبادل پول در اپلیکیشن واتساپ آماده خواهد شد. دربارهی ارز پایدار باید بدانید نوعی از ارز دیجیتال است که قیمت آن عموما وابستهبه ارزش دلار آمریکا محاسبه میشود.
علاقهمندان به حوزهی ارز دیجیتال اعتقاد دارند ترکیب این فناوری جدید با غول پیامرسانی همچون واتساپ، همان نقطهی حیاتی در افزایش شهرت و کارایی ارزها خواهد بود. البته، این تصور روی دیگری هم دارد. درواقع سابقهی نهچندان روشن فیسبوک در سال ۲۰۱۸، میتواند بیش از سود، به دنیای ارز رمزنگاریشده، خسارت وارد کند.
پس از رسوایی بزرگ کمبریج آنالیتیکا در ابتدای سال ۲۰۱۸، اعتبار فیسبوک روندی نزولی طی کرد. طبق آمار منتشرشده، اعتماد کاربران به این برند افتی ۶۶ درصدی داشت. پس از رسانهای شدن جریان کمبریج آنالاتیکا و پاسخگویی زاکربرگ در کنگره، روند کاهش تمایل به فیسبوک ادامه داشت. مرکز تحقیقاتی Pew در گزارش ماه ژوئن خود اعلام کرد ۴۲ درصد از کاربران فیسبوک، فعالیت و درگیری روزانهی خود را در این پلتفرم کاهش دادهاند.
سال ۲۰۱۸، درس بزرگی برای دنیای فناوری داشت. بازیگران صنعت فهمیدند که کاربران برخلاف گذشته، به حریم خصوصی و دادههای شخصی خود اهمیت میدهند. اهمیت دادن کاربران نیز با انتخاب برندهای مورد استفاده مشخص میشود.
بههرحال باتوجهبه محکوم شدن پلتفرم فیسبوک از طرف کاربران، نمیتوان امید زیادی به مفید بودن این شرکت در افزایش کاربرد ارز دیجیتال داشت. بهعلاوه، احتمالا مدیران و افراد تأثیرگذار در فیسبوک نیز ایدهی خاصی دربارهی چگونگی ورود به آن بازار ندارند.
دنیای ارز دیجیتال، چگونه میتواند به برند کنونی فیسبوک بهعنوان یک متحد اعتماد کند؟ آن هم در وضعیتی که مخاطبان هدف صنعت، بهمرور در حال ترک فیسبوک هستند. درواقع، سیستم پرداخت مورد نظر فیسبوک، برای کابرانی طراحی میشود که شاید دیگر اعتماد گذشته را به آن برند پیدا نکنند.
انتخاب واتساپ بهعنوان پلتفرم اصلی پشتیبان ارز دیجیتال، بهمعنای دسترسی به پایگاه مشتریان آماده است. شاید این اپلیکیشن پیامرسان در برخی از نقاط جهان شناختهشده نباشد، اما آمار بالای کاربران آن و همچنین حجم پیامهای مبادلهشده، نشان از محبوبیت در اکثر مناطق دارد. درواقع، واتساپ با وجود آنکه نمیتواند فیسبوک را از لحاظ تعداد کاربران فعال ماهانه پشتسر بگذارد، مانند یک معدن طلا برای این شرکت و یکی از ارزشمندترین خریدهای آنها است.
بههرحال، دسترسی به کاربران بیشمار واتساپ از سوی فیسبوک، بهمعنای تبدیل شدن سریع آنها به بزرگترین سیستم پرداخت نقطه به نقطه خواهد بود. چنین نتیجهای در بحث اخبار هم پیش آمد و اکنون، حدود ۴۳ درصد از آمریکاییها برخی از اخبار مورد نیاز خود را از فیسبوک دنبال میکنند.
بهطور کلی، نوسان موجود در ارزهای دیجیتال، مانع از بهکارگیری آنها بهعنوان ابزاری برای پرداختهای روزمره شده است. بهاعتقاد برخی کارشناسان مالی، ارزهای پایدار، بهترین ابزار برای رسیدن به آن هدف، ارز پایدار یا Stablecoin است. ارزهای پایدار عموما با یک پول سنتی و مشهور گره خوردهاند و نمونههای کنونی، عموما با دلار آمریکا ارتباط دارند.
ارزهای پایدار، برخلاف دیگر بازیگران دنیای ارز دیجیتال، در سال گذشته روند خوبی را پشتسر گذاشتند. این ارزها، بهطور کلی برای حل چالش نوسان ارزهای رمزنگاریشده طراحی شدند و بهنوعی رابط پولهای سنتی و ارز دیجیتال هستند.
اخبار امیدوارکنندهای پیرامون ارزهای پایدار و بهکارگیری آنها در مناطق مختلف جهان به گوش میرسد؛ بهعنوان مثال تنها در هفتهی گذشته، گروه مالی میزوهو در ژاپن اعلام کرد که ارز پایدار متصل به ین خود را بهزودی در سال ۲۰۱۹ عرضه میکند. این گروه مالی، دومین مؤسسهی بزرگ مالی ژاپن و یکی از بازیگران بزرگ اقتصاد در جهان محسوب میشود.
ارزهای پایدار Tether، TrueUSD و USDC، مشهورترین و بزرگترین نمونههای بازار هستند. حجم سرمایهی واردشده به این ارزها از ۱.۳۸۵ میلیارد دلار به دو میلیارد دلار رسید که رشدی ۴۳درصدی را نشان میدهد.
ارز پایدار در پلتفرمی همچون واتساپ، بهنظر ایدهای با آیندهی روشن خواهد بود. بهبیان دیگر، میلیاردها نفر کاربر که امکان ارسال و دریافت امن و سریع پول را در پلتفرم پیامرسان خود داشته باشند، پایگاه محکمی برای اجرای ایدهی ارز دیجیتال محسوب میشوند.