این چالشی است که هر فرد بالغی در طول زندگی با آن روبروست. هدف من در زندگی چیست؟ علایقم چیست؟ از چه چیزهایی باید اجتناب کنم؟
هنگامی
که برادرم ۱۸ ساله بود، رقصان به اتاق نشیمن آمد و با غرور به من و مادرم
اعلام کرد که قصد دارد، سناتور شود. مادرم در پاسخ گفت، عالیست عزیزم، حال
آنکه من حواسم در پی خوردن چیپس یا یک چنین چیزهایی بود.
و اکنون، پس از گذراندن تقریباً نیمی از زندگی حرفهای اش، ریاست حزب اصلی سیاسی شهری که در آن زندگی میکند را بر عهده داشته و جوانترین قاضی ایالت بود. چند سال بعد، امیدوار بود که برای نخستین بار در انتخابات برگزیده شود. انتقاد نمیکنم! اما برادر من یک آدم دمدمی است. این اتفاقات از اساس هیچگاه به وقوع نپیوست.