اگر خوشبختی را مرحله ارتقایافته رضایت از زندگی و شادی درونی ترجمه کنیم، برای رسیدن به آن باید عوامل منفی و اثرگذار بر این حس را دور بزنیم؛ یعنی از مسائلی که مانع احساس شادی ما شده دوری کرده و برعکس به سمت مسائلی برویم که ما را شاد میکنند. وقتی شادیهای کوچک و کوتاه ما حالتی بههم پیوسته پیدا کنند، به لذت و احساس رضایت پایدارتری میرسیم که فرمدهنده احساس خوشبختی است.
از نظر علمی آدم خوشبخت کسی است که رضایتش از خودش و زندگیاش ثبات و پایداری مداومتری داشته باشد. چنین فردی بسیار کمتر به مرحلهای میرسد که بگوید: «کاش اینطور نبود» یا «کاش آنطور بود»! به همین دلیل از داشتههایش لذت بیشتری خواهد برد. هرچه احساس تاسفها کمتر باشد، فرد رضایتمندتری هستیم و این کمک میکند نگاهی شادتر و احساسی خوشایندتر داشته باشیم. یک مساله مهم این است که همه ما مستحق احساس خوشبختی هستیم اما ضریب شانس ما برای رسیدن به آن متفاوت است که در بسیاری مواقع از نظر درونی، این ضریبهای شانس دست خود ما است. ما به شما راههایی را نشان میدهیم که میتوانند ضریب شانس خوشبختیتان را افزایش بدهند.