به راستی در روان ما چه ساز و کارهایی راه یافته اند که حیات ما و جوامع بشری را تحت تاثیر قرار داده اند.
روان انسان قابلیت شگفت انگیزی برای ابداع ساز و کارهایی دارد که شخص را از آگاه شدن به هیجان های نامطلوب برحذر می داد. این ساز و کارها به صورت مبدل و تغییر شکل یافته در خارج از حیطه هشیاری به فعالیت می پردازند؛ به عبارت دیگر، ساز و کارهای دفاعی اقدامات روانی خاصی هستند که به شیوه های مختلفی از آگاه شدن فرد به مضامین عاطفی غیرلذت بخش جلوگیری می کنند.
یعنی برای گریز از احساسات واقعی و به صورت خودفریبانه استفاده می شوند. این مضامین عاطفی ناخوشایند، مثال هایی مثل اضطراب، افسردگی و خشم را در بر می گیرند که محتوای هر یک از این عواطف ممکن است ریشه در سنین اولیه رشد تا زمان حال داشته باشد.
این ساز و کارهای دفاعی که از دوران کودکی آموخته و ابداع شده اند، سرانجام به صورت عادت در می آیند. این عادت ها را می توان به تنفس تشبیه کرد. همان طور که در حالت عادی افراد به تنظیم عمل دم و بازدم خود آگاهی ندارند، به ساز و کارهای دفاعی نیز آگاهی ندارند؛ مگر این که به صورت عمدی یا غیرعمدی این ساز و کارها را به خدمت بگیرند.